عرض سلام خدمت دوستان عزیز قسمت دوم از مبحث شبح سرگردان آرتور ینسن” یا آرتور جنسن” رو دنبال کنیم . خب اگر یادتون باشه در قسمت گذشته راجبه مقالهی جنجالی آرتور ینسن” صحبت کردیم و اینکه چگونه او باعث یک تلاطم ناخواستهای در سیستم فکری و جامعهی آمریکایی و بعد از او در جامعهی غربی شد و مقالهای که ادعا کرده بود که تفاوتهای درواقع هوشی بین نژادها وجود داره ، ثابته و به راحتی قابل درواقع بسته شدن این دره و تفاوت نیست و به نوعی میشه گفت سیاستهای جامعه رو خیلی متحول کرد و تقریبا بسیاری از روانشناسان، روانپزشکان بیطرف را مجبور به یار کشی کرد دیگه بعد از مقالهی جنجالی او نمیتوان خیلی نمیتونستن خیلی راحت بیطرف بمونن. البته برای خود آرتور ینسن ” این خیلی گرون تموم شد یعنی گرون حالا بلای خیلی جدی سرش نیومد ولی در یک مطالعهی جالبی که به سال دو هزار و نوزده صورت گرفت A scientometric analysis of controversies in the field of intelligence research که در ژورنال intelligence چاپ شده. این اومده صاحبنظران مختلف نظریات هوش و مرتبط با هوش و استعداد تحصیلی رو بررسی کرده و ببینن کدامشون بیش از همه میشه گفت چالش برانگیز و به نوعی بدنام بودند؟ شما یک شکل میبینید که در سمت راست در منتهی الیه سمت راست اسم آرتور جنسن ” یا آرتور ینسن” میدرخشه و درواقع میتونیم با تفاوت نسبتا زیادی نسبت به بقیه فاصله داره. اینا فهرست اون آدمایی هستن که تو زمینهی هوش و استعداد تحصیلی قضیهی ذاتی بودن انسانها پژوهش کردن و میبینید که اونایی که بیش از همه بدنام بودن و مشکل ایجاد کردند به نوعی میشه گفت آثارشون رو سوزوندن، یه عده علیه شون تظاهرات کردند، کتکشون زدن، فحش بهشون دادن، اجازه ندادن تو برنامه های تلویزیون بیاد، دانشجوها علیه شون نمیدونم پلاکارد گرفتن اینا رو لیست کرده که شما میبینید آرتور ینسن” بالاترین مقام رو داره تقریبا بعضی جاها اصلا نوشته بودن اجازهی ورود ندین سخنرانی هاشون میریختن گروههای در واقع میشه گفت مخالف اونایی که مدعی بودند که این به نژادپرستی منجر میشه، بشریت نباید این بحثها رو بکنه درخواست اخراجش رو از دانشگاه داشتند این ها میبینید هست. حالا برای این که باز یک مقدار با بقیهی اسم ها بازآشنا بشید چند اسم دیگش رو هم یه نگاه اجمالی بندازیم ببینیم بعد از آرتور ینسن” مشکل سازها کیا بودن؟ نفر دوم که یه مقدار فاصله داره ولی باز نسبت به بقیه فاصلهی زیادی داره ویلیام شاکلی” هست حالا شما ممکنه بپرسید این کیه؟ این روانشناس نیست ویلیام شاکلی” برنده جایزه نوبله در فیزیک هست یک فیزیکدان اون تو زمینه ترانزیستور ها و نیمه رسانه ها کارکرده و به همین خاطر جزو کاشفین اصلی مخترعین اصلی ترانزیستورهاست و در سال هزار و نهصد و پنجاه و شیش جایزهی نوبل گرفت. ویلیام شاکلی” حالا چرا جزو بد نام ها اومده؟ برای اینکه او از اونایی بود که اصرار داشت که هوش ارثی ست و در واقع بایستی لایههای کمهوش جامعه رو به نوعی عقیم کنیم یا جلوی زاد و ولد زیادشون رو بگیریم و از تواناییهای خودش در رشتهی فیزیک استفاده کرده بود، تعداد زیادی محفل درست کرده بود نمیدونم نامههای سرگشاده مینوشت، گروه درست کرده بود که اصرار میکرد که ما باید مواظب باشیم هوش قسمت زیادش در ژن انسانهاست و انسانهای درواقع میشه گفت کم هوش تر زاد و ولد بالایی دارن و این برای جامعه خطرناکه . حتی کار جنجالی دیگهای که کرده بود جالب بدونید رفته بود بانک اسپرم که بود حالا برای اونایی که میخواستند در واقع لقاح انجام بشه اینا اسپرم اهدا میکردند اصرار داشت که فهرستی از فیزیکدانهای برجسته و برندههای جایزه نوبل جمع بکنه و اینا رو وادار بکنه تشویق بکنه که هی مرتب برن اسپرم اهدا کنن، که در واقع فرزندانی که از اینا به دنیا میان زیادتر بشن و جامعه به سمت نابغه پروری حرکت کنه خودش هم میگن برای مدتهای طولانی هر هفته میرفت و اسپرم اهدا میکرد حالا میتونید حدس بزنید که با همچین ذهن و همچین کاری که هی میرفت اصرار داشت حالا نمیدونم چند نفر فرزند او باشن تو جامعهی آمریکا اون اسپرم ها چند تاشون به بچه تبدیل شدن این هارو دیگه نمیدونم ولی هر چی هست میتونیم بفهمیم چرا اینقدر جنجال به پا کرد ؟ نفر سوم آیزنک” آره آیزنک” هم افکار شبیه آرتور ینسن” داشت و به همین دلیل در این لیست میبینید در این بالاها قرار گرفته. نفر چهارم رو اگر بخوایم بدونید کی هست؟ چارلز موری”هست . چارلز موری” هم نویسنده اون کتاب Herrnstein and Murray اون کتاب مشهور bell curve هست که یک مقدار بیشتر راجب به او صحبت خواهیم کرد یا فلیپ راشتون” فیلیپ راشتون” هم باز نفر بعد هست که در اصل یک روانشناس کاناداییست که کتابی داره به نام Race , Evolution , and Behavior نژاد تکامل و رفتار و نکتهای که هست درمورد شاید فیلیپ راشتون” مسئله باشه اون قضیهای که داشت این یک دید نژادی مطرح کرده بود حالا به این خواهیم رسید که در واقع نژادهای بشر تفاوتهای واضح شخصیتی و هوشی دارند و او معتقد بود که نژاد آسیایی باهوشترین نژاد و در واقع آسیای جنوب شرقی آسیا که میگم منظورم آسیا جنوب شرقیه نه خاورمیانه، اونایی که در واقع چشم بادومی ها اون ها بالاترین نژاد بشر هستن اونا از همه هوششون بیشتره، اونا معمولا سختکوشند، خیلی انضباط بالا دارن و اینها ژنتیکیست مهار جنسشون خیلی بالاست و برای همین که خیلی درگیر فسق و فجور و نمیدونم لذتطلبی نمیشن مغزشون بزرگه و خیلی قدرت بالای سازمان دهی دارند . در وسط سفید پوستان و اروپاییها قرار گرفتند و در پایینترین رقم درواقع آمریکای جنوبیها Hispanic ها و سیاهپوستان هستند و خاورمیانهایها و اون منطقهی ما هم تقریبا معادل سیاهپوستها حساب میشده تو نظامش. اره این ممکنه ادعا کنید خیلی ادعای نژادپرستیه ولی چون یک آکادمیسین بود و این رو در قالب میشه گفت در واقع کارهای علمی منتشر کرده بود کارش خیلی محدود نشده بود و نتونسته بودن کاریش کنن. نفر بعد هم هلموت نیبورگ” هست یا نیبری” این هم یکی از افرادیست که او معتقد بود که در واقع Nordic ها اون منطقه اسکاندیناوی این همه تونستن یک سرزمین آباد و آرومی داشته باشن صرفا برای هوش بالاشونه. باز افراد دیگه جیمز واتسون” هست اون کاشف DNA هست که او هم افکار میشه گفت مسئلهی سرشتی بودن هوش رو داشت، مایکل لوین ” و چند نفر دیگه که این اسلاید رو ما به اسامی این ها زیاد تکرار خواهیم کرد. خب این بحث ها بالا گرفت آرتور ینسن ” مطرح کرد یه سری از آکادمیسینها، دانشگاهیها باهاش مخالفت کردند ولی یک جریان پررنگی پشتش راه افتاد و در واقع این جریان این صحبت رو کردن که گفتن ببین آرتور ینسن” خوشتون بیاد نیاد هرچقدرم حس کنید که این آزار دهندست، آخه نمیشه که !! ولی حرف علمی زده و شما اگر علیش مدرک دارید رو کنید. ولی چرا میرین سخنرانی هاش رو به هم میزنید؟ چرا علیهش پلاکارد دارید؟ چرا علیهش تظاهرات میکنید؟ حرف علمی زده علمی هم جوابشو بدید و در واقع یک گروهی ازمتخصصینه هوش، ژنتیک، روانشناسی تربیتی و علوم شناختی جمع میشن و به سال هزار و نهصد و نود و نه دقت بفرمایید دوستان هزار و نهصد و نود و نه، یک بیانیه میدن من این بیانیه رو اینجا توی اسلاید سیزده براتون گذاشتم، منتهی کجا چاپش میکنن؟ اینم خودش یکی از نکات جالبه! در wall street journal که یه عده حتی سالها انتقاد میکردن میگفتن آخه wall street journal که جای مقالهی علمی بیانیهی علمی نیست ولی در هر حال یه تعداد از روانشناسان top هوش و تربیتی مقاله میدن و اسم مقاله هست Mainstream Science on Intelligence در واقع جریان اصلی علم در مورد هوش و همین بحث هایی که ما امروز داریم راجب evidence-based و میگیم متکی به شواهد و fact مستند باشه اینا ادعا میکنند که آره … ببین شما ممکنه خیلی بدت بیاد ولی حرف ینسن” علمیه و ما تاییدش میکنیم و توی این بیانیشون تقریبا بیست و پنج بند رو یادآوری میکنن و به جامعه میگن علم تا الان اینا رو ثابت کرده حالا شما بدت میاد، بد اومدن شما آرزومندی شما نباید علم رو تغییر بده. این بیانیه رو میفرستن بین صاحب نظران ادعا شده که این بیانیه بین صد و سی نفر از تاپهای روانشناسی اون افراد بسیار برتر روانشناسی آمریکا توزیع شد و پنجاه و دو نفر حاضر به امضا شدند . چهل و هشت نفر گفتند ما امضا نمیکنیم، منتهی این چهل و هشت نفر همشون نگفتن که علمی نیست یه عده شون گفتن آقا دردسره برامون، اون شهری که ما توش زندگی میکنیم دانشجوها میریزن دفترمون رو داغون میکنه ما میترسیم یا آقا ما رو درگیر این بحث ها نکن و سی نفر هم پاسخ ندادن از اون صد و سی نفر. ولی پنجاه و دو نفر امضا کردن. نویسندهی اصلی مقاله لیندا گوت فرتسون” هست که اگر شما در این اسلاید قبلی هم نگاه کرده باشید اسم او همون بالاها میدرخشه بعد از مایکل لوین” هست و نفر بعدی او لری سامرز” اون لری سامرز” هم آدم جالبه هنوز در CNN باهاش مصاحبه میکنن، مدتی وزیر خزانهداری آمریکا بود و یه مدت رئیس دانشگاه هاروارد بود، منتهی حالا لری سامرز” چرا در اونجا قرار گرفته ؟ برای اینکه در یک مصاحبه مطبوعاتی ازش میپرسن که چرا در رشتههای ریاضیات، فیزیک و در واقع مهندسی تعداد PHD های خانم کم هست و بیشتر این ها آقایونن؟ ولی در زمینهی علوم انسانی، موسیقی، پزشکی، علوم زیستی در واقع تاریخ و مسائل دیگه خانمها تقریبا برابر آقایون PHD میگیرند به خصوص چرا توی ریاضی مهندسی و فیزیک، فیزیک هستهای فیزیک نجوم خانمها PHD شون کمه؟ راست میگه تقریبا ده-پونزده درصد هستند در صورتی که جاهای دیگه پنجاه- پنجاه و لری سامرز” برمیگرده میگه خب استعداد و هوش ریاضی در مردها بیشتره و در اون منتهی الیه هوش فیزیک و ریاضی آقایون میدرخشن به خاطر همین حرف اون رو مجبور میکنن از ریاست دانشگاه هاروارد استعفا بده برای اینکه این حرف خیلی جنسیت گرایانهای بود که خب خانوما ریاضی نمیفهمند، خیلی تو اون قضیه نبوغ ندارن و اسمش توی این بدنام ها قرار گرفت. حالا برگردیم به همین مقالهی در واقع Mainstream Science on Intelligence بند های این چی بود؟ این ها گفتن ببین علم روانسنجی، علم هوش اینا رو میگه… من بعضیاش رو براتون خلاصه عرض میکنم. مثلا هوش یک توانایی عمومیه ذهنیست یک general factor حالا اینم جای چالش ها، ببین تک تک این بنده ها چالش برانگیزه و من این سخنرانی رو برای این ترتیب دادم که شما ببینید یه جریان قوی هست میگه اینا ثابت شدست اینا fact و قابل در واقع تغییر نیست ولی من میخوام بگم که بین گونه ی پیچیدهتری هم میشه به این مسائل نگاه کرد . منتهی این مسائل اینقدر بنیادینه، اینقدر پراهمیته که شما نمیتوانید خودت رو از اون رها کنی حالا تو چند اسلاید بعد خواهی دید چرا؟ نمیتونی بگی اقا به ما مربوط نیست حالا ما که رشتمون نیست. اگر شما یک فرد اهل مطالعه هستید رشتت فلسفست، علوم انسانیه، جامعهشناسی بالاخره باید شبح سرگردان آرتور ینسن” رو باهاش مواجه بشی. میگه هوش یک توانایی عمومی ذهنیست یعنی ما یک general factor داریم حالا اینه که آیا هوش G factor داره یا نداره ! این یه بحث تکمیلی ست. ولی ادعای اینا اینه که وقتی ما یه هوش عمومی داریم یا هوشی که تو همه حوزه هاست یعنی این نیست که مثلا هوش فقط به درد ریاضیات میخوره، فقط به درد کنکور و نمرهی تحصیلی میخوره این به خیلی از چیزای زندگی ربط داره . بند دوم هوش را میتوان اندازهگیری کرد و تستهای او نسبتا دقیقند. این ادعای این مقاله است، این مقاله مانیفست در واقع هوش در انتهای قرن بیستم است. چون ببین بعضی ها میگن که بابا تستهای هوش تنها چیزی که اندازه میگیرن همون چیزیه که خودش ادعا میکنه و این هیچی رو اندازه نمیگیره این یه دکونه، یه عده مخالفین افراطی میگن ولی اینجا میگه نه اینا روایی خوبی دارن هم valid هستند هم reliable هستند. تست های مختلفی وجود دارد ولی کلا یک هوش را اندازه گیری میکنند. یعنی ما تستهای مختلف داریم تست veksler داریم تست raven داریم انواع برنامههای تستی هست ولی نهایتا اینا یک هوش واحد رو میسنجن به عبارت دیگر روانسنجی هوش معتبره. در صورتیکه این رو بهتون بگم الان یک سریع مخالفان میشه گفت بسیار cutting edge وجود دارن که معتقدند نه تست هوش هیچ چیزی رو اندازهگیری نمیکنه و این ها بیشتر یک استعداد خاص رو میسنجه که خیلی هم ربط نداره. هوش توزیع زنگولهای یا در واقع توزیع نرمال داره یعنی یک bell-shaped هست یک عده در منتهی الیه بالاش قرار دارند یک عده هم در منتهی الیه پایینن و اکثریت هم تو اون میان هستند. تستهای هوش وابسته به فرهنگ نیستند یعنی ادعای این مقاله و اون جریان اصلی Mainstream Science در انتهای قرن بیستم اینه که ربطی به فرهنگ نداره، اینکه نمیدونم اینا رو غربی ها طراحی کردن میگه نه اینجوری نیست و اتفاقا نکتهای هم که گفتم آرتور ینسن” و بعد از او افرادی مثل فیلپ راشتون” اشاره کردن اینه که همین تستهای هوشی که غربیها ادعا کردن، طراحی کردن بالاترین نمرش رو چینیها و ژاپنیها میارن. این چینیها رو دست کم نگیرید، الان به خصوص خیلی بحثشون هست سر همین مسئله کرونا و این ها… که آیا این ها سر دنیا رو کلاه گذاشتن و اینا ؟ در هر حال تست هوش که اونا درآورده بودند دیده بودند که کودک آمریکایی میانگینش صده همون تست رو صد و ده میارن چینیها و ژاپنیها . یعنی حتی فرهنگ غرب که این رو طراحی کرده اونا بهتر جواب میدن. بند بعد اعضای گروههای قومیتی نژادی در واقع racial ethnic با هم تفاوت دارند . یعنی همهی اون ملتها یه نمره رو نمیارند، یهودیها و آسیاییها. آسیایی میگم منظورم چشم بادومی هاست ما نیستیم یهودیها و آسیاییها بالاتر میارن. Hispanic ها یعنی اونایی که مال آمریکای لاتین و سیاهپوستان از همه پایین ترن. البته سیاهپوستان حتی پایینتر از Hispanic ها و سفیدپوستها اون Caucasian اونایی که اصطلاحا میگن Caucasian یا نژاد قفقازی که سفیدهای اروپا رو میسازن و آمریکای شمالی رو میسازن صد اون وسط هستند. خب ببین حالا میفهمی چرا چالش برانگیزه؟ از یه طرف شما میگی با نژادپرستی مخالفیم این میگه اره ما نژادپرست نیستیم نمیگیم که اینا رو بفرستید تو کوره آدم سوزی ببرید، نمیگیم اینا رو اختشون کنید، جلوی زادو ولدشون رو بگیرید داریم میگیم این تست ها این رو نشون دادن این چند تا بند هست یعنی حرفای ینسن” رو تایید میکنه. سفیدها صد و سیاهان به طور متوسط هشتاد و پنج ببینید با گذشت سی سال از مقالهی آرتورینسن” هنوز همان عددها به دست میاد. بند بعد IQ خیلی ارزش مهمی در زندگی داره . یعنی این نیست که فقط یه نمرهی تست دیدن وقتی شما IQ بالاست استعداد تحصیلیت بهتره ، رشتههای بهتری قبول میشی، سلامت جسمی و روانی بیشتری داری، مشاغل بهتری گیرت میاد، ثروت بیشتری داری و کمتر دچار جرم میشینی. یعنی یک چیز مهم در زندگی یک شمارهی با اهمیته تست هوش و در شرایط اجتماعی پیچیدهتر یعنی شما از اون زندگی سادهی میشه گفت قبیله ای یا روستایی بری به سمت زندگی شهری حتی اهمیت IQ بیشتر میشه. پس شما میبینید که اووو عجب بیانیهایه و اینا شوخی و تعارف با کسی ندارد و میتونی بفهمی که چرا چهل و هشت از اون سران برجستگان دانشگاههای غربی اون رو امضا نکردن ؟ ترسیدن. هوش تنها عامل موفقیت در درس و شغل نیست اما مهمترین عامل است جز مهمترین عامل است. وراثتی بودن آن بین چهاردهم تا هشت دهم است سهم hereditary. گفتیم آرتور ینسن” هفت دهم تا هشت دهم گفته بود حالا این یه ذره تعدیلش کردن ولی گفتن بین چهاردهم تا هشت دهم . البته محیط برای من هم اثر دارند ولی تو کودکی هوش شما تثبیت میشه و بعدها به راحتی دیگه کم و زیاد نمیشه یعنی باز میبینی حرف آرتور ینسن ” رو براش صحه گذاشتند و میتونیم بگیم که ببین یک بحثی هست که پس این همه شما بگید ما خرج بچمون کنیم، نمیدونم هی براش معلم بگیریم اینا هوشش نمیره یه زوری میزنه موقتا یه ذره ادای باهوش هارو در میاره ولی دوباره برمیگرده جای سابقش و همین ادعا هم هست که میگن وقتی دیگه به اون بزرگسالی میرسید نقش ژنتیک خیلی پررنگ میشه این رو میگم همش ادعاهایی این مقالست حرفای من رو کات و پیست نکنید خواهش میکنم یه تیکه رو بردارین بعد بگین ببینم دکتر مکری داره میگه قضیه رو منتهم به نژاد پرسی و این ها بشه چون دارم این رو نقدش میکنم و برای همینه میگم با این شبح ما باید مواجه بشیم . این یکی بندش این خیلی بنده ترسناکیه نشانی از نزدیک شدن IQ گروههای مختلف هوشی وجود ندارد. یعنی میگه بعد از سی چهل سال که ما داریم مرتب این رو تو گروههای مختلف میسنجیم بازم آفریقاییها پونزده شماره عقبن حتی آفریقاییهایی که پا شدن اومدن تو آمریکا، تو آمریکا به دنیا اومدن قاطی سفید پوست ها درس خوندن، قاطی اونا بودن فرهنگ آمریکا دیدن بازم پونزده شماره عقبن تقریبا میبینی این بیانیه داره میگه کاریش نمیشه کرد و شما میتونید حدس بزنید که این چه تاثیر فرهنگی ای داره . حالا تو اسلایدهای بعدی این رو مرور خواهیم کرد که یه عده گفتن اسمش نژادپرستی نیست ما نژادها رو نمیپرستیم ولی خب خیلی از تفاوتها رو باید با این توضیح بدیم. حتی یه بند دیگه داره که میخواد مثال برای شما بزنه وقتی میگه سیاهپوست ها یه standard deviation پونزده شماره پایینترن یعنی چی؟ میگه هفده سالههای سیاه پوست معادل سیزده سالههای سفیدپوست نمره میارند. یعنی یه سیاه پوست هفده ساله معادل یک سیاه پوست سیزده ساله به طور متوسط نمره میاره. این چهار سال ببین از سن عقلی این ها فرق داره البته یه بندی هم داره که میگه که خب تو همهی گروهها افراد نابغه دیده میشود. یعنی آره شما IQ صدو پنجاه صد و شصت هم توی همهی گروهها میبینی ولی خب شیوعش توی نژادهای آفریقایی و اون آمریکای لاتین کمتر است. چند بند دیگه داره که یه ذره سعی میکنه ملایمش کنه از این مدلی که خب حالا خیلی ناراحت نشید و اینا و گفته که ما هیچ سیاست خاص نژادی رو در واقع پیشنهاد نمیکنیم، فقط اومدیم fact دادیم حالا اینکه اینا باید مدارسشون از هم جدا بشه، نمیدونم بعضی مشاغل فقط خاص سفیدپوست ها بشه واین ها اصلا تایید نمیکنیم ولی داریم میگیم که اینه واقعیت اینه دیگه اینجوریه دیگه حالا اینجوری شده امور جهان. میخوایم شما روش فکر کنید. میبینید؟ به نظر میاد که با وجود این که یه ذره آخر مقاله سعی میکنن تعدیلش کنند، یهذره تلطیف کنن از این شبح نمیشه فرار کرد. امضا کنندههای بزرگی توش هستند توماس بوچارد” حالا بیشتر با اسم اون آشنا خواهیم شد. ریمون کاتل ” معروف دوستانی که تو روانشناسی رشد، روانشناس کودک، تست هوش هستند با اسم ریمون کاتل” آشنا هستند البته اون رو با اون مک کین کاتل” اشتباه نگیرید. داگلس دترمان” فردیست که در مورد نوابغ کار کرده. هانس آیزنگ” جزءامضا کننده هاست. آیزنک” که میدونید تقریبا تا زمان زنده بودنش میشه گفت روانشناس زنده جهان بود یعنی بیشترین ارجاع به مقالاتش بود . آرتور ینسن” . ریچارد لین” . ریچارد لین” هم حالا با اسم او بیشتر آشنا خواهیم شد. پائول میل” همکاران روانپزشک فکر میکنم با پائول میل” آشنایی دارند اصطلاح schizotaxia در واقع کار اوست و در زمینهی اسکیزوفرنی مصاحبه و روان درمانی کارهای زیادی کرده. رابرت پلومین” الان در واقع میشه گفت برجستهترین فرد زنده در behavioral genetic ژنتیک رفتاریست و کتابهای بسیار خوب و جامع textbook داره کتاب درسی داره در زمینهی هوش ژنتیک رفتاری. یعنی چقدر از رفتار ما وابسته به ژنتیک است . فیلیپ راشتون” که ازش نام بردیم. سندرا اسکار” که مجری یکی از برنامههای بزرگ دو قلو هاست . جولین ستنلی” کسی که در زمینهی IQهای بسیار بالایی کار کرده جز صاحبنظران استعدادهای درخشان. البته اینم یادآوری کنم که افراد برجستهای هم مثل رابرت استنبرگ” که اسم او را در زمینهی هوش خیلی شنیدید امضا نمیکنه یا لیکو هن” کسی که اون در واقع تو آمار و استاتیستیک خیلی اسم او را ما میشنویم و از اون طرفم دونالد کمبل” که رئیس APA بود اون زمان میگه نه این حرفا ظاهرش fact ولی پشتش یه ایرادی هست. حالا من این جلسه رو میخوام به انتها ببرم منتهی میخوام اینو بهتون بگم ببینید اینا fact هایی بود که به fact ها نتونستن مستقیم حمله کنند، گفت ببین تست هوش رو میبریم میدیم اینه دیگه یا اون سه گانهای که آرتور ینسن” مطرح کرد واقعا هرچی سعی کردن بهش حمله کنن یه ذره من من کردن ولی وقتی مثل این معماها هست که شما نگاه میکنی میدونی غلطه، ولی هر چی فکر میکنی کجاش غلطه؟ دیدی بعضی از این حقه های محاسبه ی عددی و نمیدونم معما ها و این ها… شما حس میکنی یک جاش ایراد داره ولی هر چی فکر میکنی پس کجاش ایراد داره؟ آیا این چیزایی که ما میسنجیم واقعا هوش نیست؟ که خب تمام علم هوش، سنجش هوش رو اون سواره. آیا واقعا ما اصلا چیزی به نام هوش نداریم ؟و داریم بد اون رو میبینیم؟ یا اینکه اصلا ژنتیکی نیست و محیطیه و محیطی باشه اون موقع میتونیم توضیح بدیم دیگه آره ملتهای فقیر در واقع آسیایی و آفریقایی به دلیل ضعفهایی که توی سیستم رشدشون هست، توی اجتماعشون هست، توی امکاناتشون هست هوش پایینتری دارند. ولی از اون طرف داره میگه ژنتیکیه، اگه ژنتیکیه ربطی به محیط شما خیلی نداره. پس ما این چالش آرتور ینسن” رو در ذهن نگه داریم. پس میبینید چرا من معتقدم مبحث مهمیه ؟ و آدم باید راجبش فکر کنه هر کسی که علاقهمند به امور اجتماعی، روانی، سیاسی هست به این فکر کنه . تا جلسهی بعد من شما رو به خدا میسپارم. جلسهی بعد ما یه مقدار تبعات این رو باز بیشتر دنبال میکنیم و میخوایم بگردیم ببینیم راهحل چیه؟ یعنی این سه گانهی آرتور ینسن” آیا ایراد داره یا نداره؟ اگر ایراد داره ایرادش تو کجاست ؟ و مطمئنم که اگه بهش عمیق فکر کنید تحولاتی در نگرش شما به مقولهی انسان، ذات و بسیاری از کتگوری هایی که ما در روانپزشکی و روان درمانی داریم ایجاد خواهد شد خدانگهدار.