شماره 201: کتابِ منشاءخوشبختی

پادکست دکتر مکری
مهر 1399
قسمت چهارم

شماره 201: کتابِ منشاءخوشبختی

پادکست دکتر آذرخش مکری
شماره 201: کتابِ منشاءخوشبختی
Loading
/

متن پادکست

عرض سلام خدمت دوستان و علاقمندان عزیز قسمت چهارم میشه از بررسی کتاب منشا خوشبختی یا منشا شادکامی حالا هرجور بخوابیم ترجمه کنیم خب اینجا میرسیم به ترسیم اشتغال و داشتن شغل در مسئله شادکامی خب یادتون هست در اسلاید شادکامی قبلی از اون مباحث اول به خصوص اون جلسه اول اشاره کردیم که همه ای این ها نقشی دارند ولی نقششون شاید به اندازه اون فاکتور هیجانی عاطفی در دوره ۱۶ سالگی و ارتباطات خانوادگی به خصوص ارتباط با مادر قوی نیست با این حال حالا می‌خوایم یه مقدار به جزئیات بیشتر این مسئله بپردازیم و یافته‌های دیگری را هم مرور کنیم مثلا نگاه کنید در این اسلاید ۳۶ آنچه که شما می‌بینید در کشور انگلستان آلمان و استرالیاست بر روی این نمودارها یعنی صفرفرد شغلشو از دست داده پس می‌بینید که از دست دادن شغل با یک قابل توجه کاهش توجه احساس رضایتمندی از زندگی همراه می‌شه و در سمت چپ شما همین محور معروف صفر تا ۱۰ رو می‌بینید و مشاهده می‌کنید که حتی در کشورهایی که بیمه بیکاری قوی دارند بازار کار خیلی حالت منظم و سازماندهی شده هست بعد از اینکه فرد شغلش رو از دست میده ما شاهد یک افت یک شماره در احساس رضایتمندی از زندگی هستیم حالا در استرالیا کمتره حالا به دلیل نمی‌دونیم وقتی طرف شغلشو اونجا از دست میده میزان کاهش رضایتمندی ی چیزی حدود دو دهم بوده ولی در آلمان و انگلیس شما شاهد این هستیم که یه شماره افت می‌کنه پس از دست دادن شغل در واقع نکته مهمیه حالا یکی از اول بیکار بوده اون تاثیر جدایی داره ولی اینکه یک نفر شغلش رو ناگهان از دست بده شما شاهد این هستین که یک افول جدی اتفاق میوفته و نکته دیگه‌ای که شما از اون می‌تونید استخراج کنید ازنمودار صفحه۳۶این اگر طرف بیکار بمونه کماکان رضایتمندی از زندگیش یک شماره پایین خواهد بود چه در استرالیا چه در آلمان و چه در انگلیس و حتی در انگلیس شما شاهد این هستید که بعد از ۴ سال بیکاری یک افت بیشتر می‌کنه و به یک و نیم شماره کاهش پیدا می‌کنه معنی این عبارت اینه که از دست دادن شغل پدیده‌ای نیست که به راحتی افراد با اون کنار بیان یعنی بگن که خب از کار بیکار شدیم خونه نشین شدیم و مهم نیست که مهم نیس برگشتیم به همان حال شاهد این هستیم که نخیر این اتفاق نمی افته پس نکته اولی ک ما داریم از دست دادن شغل با کاهش جدی احساس رضایتمندی همراه می‌شه نکته دوم به این عدم رضایت از زندگی شما عادت نمی‌کنی حتیدیک یافته‌ای هست که من تحت عنوان نکته سوم می‌خوام خدمتتون بگم اسلاید ۳۷ هستیم پدیده‌ای که اسکار هستیم اسکار یعنی جای زخم حتی اونای که پزشک نیستن شنیدن ک میگن جای زخمش مونده و در واقع این اسکارینگ این رو میگه میگه حتی اگر شما بعد از اینکه شغلت رو از دست دادی دوباره برگشتی سر کار و دوباره شاغل شدی هر یک سال سابقه بیکاری حتی بعد از اشتغال مجدد از احساس رضایتمندی شما می‌کاهه نه تنها احساس عدم رضایت از زندگی در زمان بیکاری باقی می‌مونه حتی اگه دوباره رفتی سر کار اینجا یک عوارضی برات حالا تصور کنید کسی که مثلاً ۵ سال بیکار بوده به طور متوسط دیدن یعنی ۵ ضربدر یک دهم نیم شماره احساس رضایتمندیش درزندگی کاهش پیدا می‌کنه چرا اینگونه نمی‌دونیم ولی به نظر میاد که این یک پدیده جدی باشه برای اینکه اون اتفاقی که می‌افته اینه که افرادی که سالیانی در عمرشون بیکار بودند به نوعی حالا اون احساسی که هست امروز توی رسانه‌ها مطرحه توی جاهای مختلف می‌نویسن مثلاً نسل سوخته نسل ما به فنا رفت به نظر میاد همیشه به نوعی یک احساس ضعف ضرر و زیان دارد و بخشی از عمرشون دور ریخته و به همین دلیل رضایتمندی افراد بعد از بیکاری‌های طولانی مدت به راحتی به اون سطح قبلی برمیگرده این درسی جدی برای دولت مردان ک شما برمیگردی میبینی دوره رکود تحریم دوره افول اقتصادی و چند میلیون آدم مثلاً چند سال بیکارند شما بعداً دوباره شغل درست کنی افراد فکر نکنید شما برگشتین سر جای اولتون بعضی از افراد میگن پس اون عمر ما چیشد بعد از ۲۷سال ۳۰ سالگی بیکار نیستیم و تو‌خونه گشتیم اون ها وقتی ۵۰سالشون بشه متاسفانه حس رضایت بخشیشون پایین بود. گفته‌های جالب دیگه ما داریم در مورد بیکاری ن در باره ای بیکاری خود فرد دیدیم که در واقع بیکار شدن خود فرد یه شماره احساس رضایتمندیشو از زندگی میاره پایین ولی هر ۱۰ درصد بیکاری آمارهای کلان باعث کاهش ۱۴ صدم در واقع از رضایتمندی شاغل‌ها می‌شه این یه نکته جالبه در مورد تحصیلات در مورد درآمد یادتون هست اون مقایسه اجتماعی به نفع شما بود یعنی اگر شما می‌دید که بقیه تحصیلاتشون پایینه بقیه درآمدشون پایینه رضایتمندی شما می‌رفت بالا ولی وقتی تو کل جامعه بیکاری زیاد میشه افراد شاغل افراد شاغلم رضایت بندیشون میاد پایین حالا اونا به طور تخصصی‌تر هر کدوم از این حوزه‌ها رو یه عده‌ای به صورت جداگانه و ریز ریز اومدن بررسی کردند خب چرا افزایش بیکاری در جامعه باعث میشه احساس رضایتمندی زندگی شاغلام کم بشه آیا احساس همدردی آیا احساس اینه که خوب هم نوع من بیکاره گفته‌های جالب دیگه ما داریم در مورد بیکاری ن در باره ای بیکاری خود فرد دیدیم که در واقع بیکار شدن خود فرد یه شماره احساس رضایتمندیشو از زندگی میاره پایین ولی هر ۱۰ درصد بیکاری آمارهای کلان باعث کاهش ۱۴ صدم در واقع از رضایتمندی شاغل‌ها می‌شه این یه نکته جالبه در مورد تحصیلات در مورد درآمد یادتون هست اون مقایسه اجتماعی به نفع شما بود یعنی اگر شما می‌دید که بقیه تحصیلاتشون پایینه بقیه درآمدشون پایینه رضایتمندی شما می‌رفت بالا ولی وقتی تو کل جامعه بیکاری زیاد میشه افراد شاغل افراد شاغلم رضایت بندیشون میاد پایین حالا اونا به طور تخصصی‌تر هر کدوم از این حوزه‌ها رو یه عده‌ای به صورت جداگانه و ریز ریز اومدن بررسی کردند خب چرا افزایش بیکاری در جامعه باعث میشه احساس رضایتمندی زندگی شاغلام کم بشه آیا احساس همدردی آیا احساس اینه که خوب هم نوع من بیکاره. وقتی ضرر می‌کنن من خوشحال میشم اینجا دیگه خیلی ضرره من دلم می‌سوزه یه عده اینو مطرح کردن یه عده دیگه دیگه هم گفتن که اونایی که شاغلن با مشاهده افزایش بیکاری در جامعه این احساسو پیدا می‌کنند که جامعه ناپایداره جامعه ثبات نداره در واقع به شغل می‌تونه هر آن از دست بره و چون احساس می‌کنند که خودشون هم در وضعیت خطر هستند ممکنه از رضایتمندی‌شون به این دلیل کاسته می‌شه البته که وقتی بیکاری تو جامعه زیاد میشه مشکلاتی مثل اعتیاد و جرم و این چیزا افزایش پیدا می‌کنه آره ولی وقتی صحبت از این گونه پژوهش‌ها می‌کنیم اینا اومدن عوامل مخدوش کننده چون اینا حجم نمونه‌های خیلی بالا دارند تعداد زیادی آدم رو پرسش کردند طریق محاسبات آماری اون‌ها را کنترل می‌کنند یعنی با احتساب اینکه بقیه عوامل ثابت باشند افزایش بیکاری و در واقع از دست دادن شغل در جامعه در یک قشر وسیع باعث احساس عدم رضا یت پس بیکاری وسیع نارضایتی بیکاری در فرد بیکار را چندان تعدیل نمی‌کنه اینجا مقایسه اجتماعی کاربرد نداره یعنی شما اینکه نصف همکارامون هم صنفامون اونایی که تو اون بازار مجبور شدم مغازه‌شونو تعطیل کنن فکر کنید که خب یه خبر خوبه اون‌ها از رقابت خارج میشن ولی این گونه نیست گسترده از رضایتمندی افراد می‌کاهه این قابل توجه دولتمردان پس ببینید ما تا حالا چند تا نکته جالب راجع به بیکاری دیدیم اما باز یه نکته جالب که من این یکیو خیلی دوست دارم چقدر آدم باهاش ارتباط برقرار می‌کنه گفتیم داشتن شغل در مقایسه با از دست دادن شغل یه شماره میتونه در واقع تفاوت ایجاد کنه ولی بیایم ی وا کنیم چه شغلی خوبه جالب داشتند که شغل‌ها حداکثر احساس رضایتمندی از زندگی رو فراهم می‌کنه که حالا این عددش رو بگم شما اعتراض خواهید کرد شکایت خواهید کرد و حتی مسئول شما منو لعن و نفرین کنه که اینا چیه به مردم بالا دست شما رضایتمندی انسان‌ها از شغلشون گفتم بیکاری احساس عدم رضا چه شغلی خیلی خوبه شغلی که در هفته باشه یعنی یعنی فرد ۱۰ ساعت در هفته کار کنه چقدر فانتزیش قشنگه یعنی شما یه دو ساعت تدریس می‌کنی یه دو ساعت میری درمانگاه یه ۴ ساعتم کار ادار در هفته این چقدر رضایتمندی داره و هرچه شما می‌بینید تعداد ساعت‌ها در اسلاید ۳۹ هستیم تعداد ساعت‌ها افزایش پیدا می‌کنه یعنی شما شاهد این هستید که در واقع ساعت از ۱۰ ساعت میره به سمت ۵۰ ساعت در هفته رضایتمندی کاهش پیدا می‌کنه از زندگی و این عدد قابل توجه یعنی ببین مثلاً ۳۰ درصد سه دهم شماره کاهش پیدا کرده در استرالیا یا این مشکی استرالیاست در کشور آلمان رضایتمندی بالا شاید تو همون محدوده‌ای باشند که مثلاً ۱۰ الی ۲۰ ساعت در هفته شما کار کنی اینجا می‌بینی که هرچی ساعات کار افزایش پیدا کرده تو این منحنی رضایتمندی کم شده بازم میگم ممکنه اونایی که احساس کنند که خب شاید اون شغل‌های کم ساعت شغل‌های رضایتمندی باشند این گونه محاسبات که صورت تخصصی و ریز افراد وارد میشن برای عوامل دیگه هم کنترل می‌کنند که مثلاً آره اون شغل ۱۰ ساعت اگر ۱۰ ساعته با ۵۰ ساعته از نظر درآمد این‌ها را تنظیم کرده باشن نه اینکه اون که کمتره فانتزی اون بالا ۱۰ ساعته و این ۵۰ ساعته خیلی آزاردهنده است البته چند تا اسلاید دیگه من اشاره خواهم کرد که شغل‌های خوب چه ویژگی‌هایی دارند درد مدیران و برنامه ریزان میخوره و اگر شما هم می‌خوای شغلی انتخاب کنی راجع به رضایتمندی در زندگیت می‌تونی از اون اسلایدها استفاده بکن خب اینجا در کتاب منشا خوشبختی به مطالعه اشاره کرده که مطالعه جالبیه مال دانیل مشهور که دیگه بیش از حد فکر کنم همه شما می‌شناسیدش اون تفکر کند و سریع تفکر آهسته و سریعش مشهور بدانمان ببخشید مطالعات زیادی تو حوزه‌های مختلف ولبینگ هم داره مثلاً یه مطالعه مشهورش هست که در ژورنال ساینس چاپ شده ۲۰۰۴ و اساس خیلی از مطالعات بعدی شد به این صورت بود که بیاد ببینه که طی ساعات روز کدام فعالیت‌ها برای مردم لذت بخش‌تره یعنی یک مطالعه مشهوری داشت به نام دی کانستراکشن متد روش بازسازی روز که که در واقع اساسش این بود که از افراد بخواد که یک روزشون رو گزارش بدن و بگن تو هر ساعتی داشتی چه کار می‌کردی و در اون این روش بازسازی روز چیکار می‌کردی در اون روز انجام اون کار مربوطه چقدر احساس شادی و شادکامی داشتی یعنی این یه نوع جالب دیگه نگریستن به در واقع احساس شادکامیه که طی ساعات روز وقتی چه کارهایی رو می‌کنی حالت خوبه و چه کارایی رو می‌کنی احساس خستگی یا احساس ملالت و احساس عدم شادکامی می‌کنی سال‌ها بعد که این با این تکنولوژی هوشمند اومد مثل موبایل جی پی اس خیلی پژوهش‌های شیرین و جالبیه شما ثبت نام می‌کنی مشخصاتتو میدی و بعد برات به صورت تصادفی طی روز پیامک میاد و توی این پیامک‌ها صحبت می‌شه که الان مشغول چه کاری هستی بگو چقدر داری از زندگیت لذت می‌بری و بر این اساس یک سری جداول به دست میاد که مردم وقتی دارند چه کار چه کارهایی می‌کنند که حالشون خوبه و چه کارهایی می‌کنند که نق می‌زنند یعنی رضایتمندی رو اینجوری میشه اندازه‌گیری کرد توی این مطالعه مشهور کانمان به سال ۲۰۰۴ ۹۰۹ خانم شاغل در تگزاس رو سنجیده بودند و میزان شادکامی افراد رو روی مقیاس صفر تا ۶ سنجیده بودند بهترین حالت زندگیته و صفر بدترین حالت زندگی اصل مقاله رو رفتم گشتم پیدا کردم که در جدول شادکامی آورده منطقیه اینجا ببینید فعالیت‌های مربوط است و این میزان رضایتمندی از صفر تا شیشه و انسان‌ها طی روز احساس می‌کنند اون بدترین حالت روزمونه بدترین حالت زندگیمونه در اسلاید ۴۱ کامیوتگه یعنی وقتی توی اتوبوسن متروئن یا در حال ر و یکی بالاتر هنگام کاره فتن به سر کار است جالبه که یعنی کار اون پاییناست یعنی اکثریت مردم وقتی سر کارن لذت نمی‌برند از زندگیشون احساس بدی دارند پس اگر شما حس می‌کنی از کارم خسته شدم نمی‌دونم کارم جذاب نیست من دارم میرم سر کار بدونید که لااقل در یه مطالعه بزرگ و سال‌ها به وفور انجام شده اینه که برای اکثریت مردم کار همچین چیز جذابی نیست پس خیلی فانتزی نبافید که خیلی خوشمون بیاد تو شاد باشیم به این راحتی نیست یعنی هر چقدر مدیران ارشد خوششون بیاد به همین راحتی نیست و یک پله پایین‌تر قرار می‌گیره اونم زمانیه که تو ترافیک گیر کردی راستشو بخوای منم فکر می‌کنم فکر کنم راست میگه آدم مثلاً تو دفتر کارش تو محل کارش تو بیمارستان بیمارستان هست تا اینکه پشت چراغ قرمز می‌مونه میاد بالاتر یعنی کار خونه با کار بیرون به یه اندازه براشون تقریباً احساس عدم شادکامی می‌ده وقتی داری ایمیل جواب میدی و کارهای کامپیوتری می‌کنی البته این منظورش ۲۰۰۴ اون زمان مردم تو شبکه‌های اجتماعی و برای تفریح اون تو نبودن بیشتر برای کار و جواب دادن به ایمیل وقتی دارم از بچه‌هام پرستاری و نگهداری می‌کنم از کار سه چهار پله بالاتره ولی می‌فهمیم که خیلی جذاب نیست خانم‌ها این ستون سمت راست ساعاتی که به طور متوسط در روز صرف اون میشه ترافیکم ۱.۱ ساعت دارند کار خونه انجام میدن ۱. ۹ ساعت دارم کار با اینترنت و کامپیوتر می‌کنند از بچه‌هاشون ۱.۱ ساعت دارند پرستاری می‌کنند و این یکی جالبه یه مقدار لغت بالای طرحواره ضد بانوان رو اینجا دامن نزنیم ولی میزان صحبت بد کردن بر روی تلفن دو و نیم ساعت دراومده حالا نمی‌دونم چرا این اینجوری شده ۲۰۰۴ بوده حالا شاید این الان تبدیل شده پخت و پز از از مراقبت بعد از بچه‌ها خیلی احساس بهتری بوده خرید کردن بالاست تلویزیون نگاه کردن ورزش کردن پس می‌بینی ورزش و غذا خوردن جز فعالیت خیلی خوشاینده و اینکه در حال عبادت مدیتیشن و امور مذهبی باشند در حال استراحت ریلکس معاشرت اجتماعی و طبیعی است که بالاترین چون تو اکثر مطالعات این بوده که حین رابطه عاطفی و رابطه جنسی افراد حداکثر احساس رضایتمندی از زندگی رو دارند خیلی عریض طویلی روی حجم نمونه چندین برابر این را انجام داد همین در واقع نسبت‌ها رو به دست تقریباً به ه زمانی و چه از نظر حس رضایتمندی پس یه ایده‌ای هم شما دارید که مردم معمولاً چه فعالیت‌هایی رو خیلی دوست مین حالته چه از نظر خانم‌های آمریکایی یه جایی بوده بین تلفن حرف زدن و مراقبت از بچه‌ها بعد از ظهر باید اون بالا بالا که اون خواب بعد از ظهر خیلی ریلکسینگه حالا اونا ریلکس رو مبل ولو شدن و کاری نکردن تماشای تلویزیون چند پله پایین‌تر بوده با این حال برای اینکه بدونید که چه حس‌هایی طی روز اتفاق اتفاق می‌افته به درد زندگیتون بخوره در مورد احساس خستگی در طی روز نموداریه که از ۸ صبح ۷ ۸ صبح شروع میشه و تا ساعت ۹ شب هست یه نکته‌ای که شاید به دردتون بخوره از نظر فردی اینه که خستگی اول صبح حداقل نیست بر همین خیلیا شاکین نکنه مریضیم تیروئید داریم افسرده میشیم فقط تو ذهنشون باشه که آره اکثریت مردم آدمای طبیعی دارند و احساس ساعت ۱۲ بهترینه یعنی سر ناهار آدما از همه حالت میشه گفت انرژیشون بیشتره و بعد دوباره احساس خستگی افزایش پیدا می‌کنه که به آخرای شب می‌رسیم طرف ۹ شب دیگه خستگی حداکثر است و اگر اینجا هم نگاه کنید دایره مشکی داریم دایره توخالی داریم که دایره توخالی همون متد با سیستم‌های هوشمند سال‌های اخیر اومده در صورتی که اون دی‌آر‌ام همون متدیه که دانیل و در واقع پاسخ دیگه‌ای هم که از این مقاله و این بخش کتاب زنده از طرف در مورد خستگی یا افسردگی بپرسید پس اینا روش‌های خوبی برای پژوهش‌های خلاقانه است و یافته‌هاش به نظر من خیلی جذابه مثلاً چه ساعت‌هایی افراد احساس شادکامی بیشتری طی روز دارند و اون لحظه دارند باز یه یافتیم جالب داریم که در واقع خلق منفی در طی روزه اون احساس غم زدگی یا افسردگی مختلف سنجیده شده که شبیه هم حرکت کرده یعنی جالبه که انسان‌ها آخر شب خلقشون خیلی بهتر میشه و باز اول صبح این حسو دارند که به طرف شب نزدیک میشه تغییر قابل توجهی در نمره خلق اتفاق می‌افته زدگی یا احساس خلق منفی میاد پایین یعنی جالبه با وجود اینکه افراد خسته‌تر می‌شند آخر شب احساس شادابیشون بیشتر می‌شه پس اینم حالا یکی از اون معماهاییه که خستگی لزوماً میشه گفت زنجیر نشده به احساس منفی بودن اول صبح جالبه اول صبح شما هم یه خستگی دارید هم یه خلق منفی داری پس اگه صبح ها پا میشی احساس می‌کنی خیلی کوفتم انگار شب نخوابیدم خیلی خیلی هم اونقم راحتی به خودتون مارک نزنید که من افسردگی گرفتم روندش رو باید با دیگران مقایسه کنید یک نفر ناظر بیرونی باید بهتون راهنمایی بده که این مقدار طبیعی یا نه ولی اکثر مردم یه مختصری این احساس خستگی بهتره یعنی آدمایی که ۷ ساعت می‌خوابند ببینید خستگی روزانه‌شون کمتر از آدماییه که کمتر از ۶ ساعت می‌خوابند و در واقع یکی از پارامترهای شادکامی که داره اخیراً خودش رو خیلی پررنگ نشون میده دوستان دقت کنید منظورم اونایی که اختلال خواب دارند نه ها اونایی که وقت خواب دارند و خیلیا دارن اینکه اصرار کنید که همه سحرخیز باشند از اونورم تمام ساعت را کار بکنند و اینا می‌بینید که شادکامی افراد رو میاره پایین و حتی انتشار بعضی از این پژوهش‌ها برخی از سناتورهای آمریکایی به خصوص اون سناتورهای و نماینده‌های مجلسی که خانم بودند دنبال طرح‌هایی بودند که کمک کنه که افراد به خصوص بانوان بتونن یک یا دو ساعت بیشتر بخوابند متوجه شده بودند که اگر فرصت خوابیدن بیشتر به انسان‌ها بدید شادکامیشون به طرز قابل توجهی میره بالا و جبران خیلی از عوامل دیگه اجتماعی رو میکنه یعنی اجازه بدیم که این فعالیت‌های خوشایند رو وقت بیشتر داشته باشند براش حالا اونایی که اعتقادات مذهبی دارند برای عبادت نمی به ساعت به طور متوسط در روز بوده ولی اون ریلکسینگ و اون سوشالایزینگ ‌برده چهاردهم اینکه بتونم معاشرت اجتماعی داشته باشم و البته رابطه جنسی باز می‌بینید ساعات زیادی به خودش اختصاص نداده دو دهم ساعت یعنی وقت زیادی تاکید بر روی اینه که ما بتونیم اجتماعی اون آرامش و اون عبادت و این‌ها رو ساعت تغییر عمده‌ای در احساس رضایت افراد از زندگی به دست میاد قاب باز بود که وقتی با کیا داری در مراوده هستی در تماس هستی در همین مطالعه‌ای که بر روی اون ۹۰۹ خانم تگزاسی صورت گرفته بود حالا این دلیل خاصی نداره اینا متفاوت باشن از بقیه دنیا ولی شده یک نشانه برای همین مقالاتش خیلی مورد استناد قرار می‌گیره و اون شالوده‌هایی که ریخته خیلی مورد توجه است فقط باز گفته ببینید وقتی با کیا داری احساس شادکامیت بیشتره برای خانم‌ها بهترینش دوستان و بستگان و بعد همسر بوده اینی که می‌بینید که افراد این حسو داشته باشند که باید مثلاً وقتی داری با همسرت حرف می‌زنی نشستی مثلاً تلویزیون نگاه می‌کنی باید ماکسیمم شادکامی رو داشته باشی عملاً اینگونه نیست افراد دوستان انتخابیشون که معاشرینشون هست بستگانشون هست یعنی شاید خواهرش خیلی احساس شادکام بیشتری تو زندگی بعد که میاد پایین شروع می‌کنه مراجعان اونایی که سر کار هستند همکاران تنهایی و بعد آخر از همه رئیس در حال تعامل باشند این رو افرادی که تو زمینه شادکامی و مسئله روانشناسی سازمانی و اشتغال بحث می‌کند نکته جالبیه که میگه نشون میده که رئیس شما منفورترین آدمه و اگر شما بتونید می‌خوای یه شغلی انتخاب بکنی رئیس‌های خوب انتخاب باز می‌خوای یه شغلی انتخاب بکنی عوامل این رو هم به صورت مجزا استخراج کردند که شغل‌های خوب چگونه با احساس شادکامی شما همبستگی داره این اسلاید ۴۶ میشه بله اسلاید ۴۶ این شمارش به راحتی دیده نمیشه منفی داره و اونی که مثبته ارتباط مثبت است مثلاً اونی که انتظار داریم حقوق یک شغل اهمیت داشته باشه خب اهمیت داره ولی اهمیتش تقریباً وسط بقیه قرار گرفته و تازه لوگاریتمیه هر دو برابر شدن حقوق شما ۱۹ صدم افزایش شادکامی دارید مجزا همینو نشون داده ولی جالبه ساعت کار در هفته خیلی اهمیت داره شغل طرف تنوع داشته باشه دست خودش باشه خیلی از فعالیت‌هاش اون ددلاین‌هاش اون تاریخ هایی که باید کار را تمام بکنه همکاران حمایتگری داشته باشند منفور پایین نمی‌رسند و اگر شما می‌خوای بدونی کدوم شغل‌ها هست که خیلی از شادکامی شما می‌زنه این سه تا عامل خیلی پررنگه ببینید عدداش بالای سه دهم در آلمان استرالیا کانادا آمریکا انگلیس درآمد طرف خط فقره می‌تونه کاملاً مجزا باشه و قبلاً هم دیدیم وقتی درآمد سالانه شما زیر ۱۰ هزار دلاره پول خیلی پررنگ می‌شه ولی برای اون شغل‌های متوسط لااقل در کشورهای شغل شما تداخل با کار و زندگی نداشته باشه می‌بینی مهم‌ترین عنصره از وقت خونواده‌ام بزنم از وقت معاشرت‌هام بزنم برای اینکه کار دارم مجبورم امروز بیشتر بمونم امروز نمی‌تونم بیام مهمونی امروز بگو که خونه نیستم بچه‌ها بگو نمی‌تونم این بیشتر بیام ببینمشون برای اینکه باید مثلاً قامی افراد داشته و الان در این کشورهای که دیدیم بالاترین سیاست‌های جالبی شکل گرفته که من توی این فایل‌های قبلی بهش اشاره کردم که مانع این بشن شغل با زندگی خانوادگی تداخل کنه مثلاً در یک شرکت دانمارکی دیدیم که خدمتتون گفتم ساعت ۶ بعد از ظهر میشه تمام کامپیوترها و لپ‌تاپ‌ها حالا این خیلی فانتزی درست کرده میره می‌چسبه به سقف یعنی در واقع تسمه هست با توسط سالن خالی داری افراد وقتی توی مرخصی هستند تو خونه هستند ایمیلاشون قابل دسترس نیست یعنی برای اینکه این بیشتر تداخل با حس شادکامی افراد داشته و الان در این کشور ها ک بالاترین شادکامی دارن مثلا در ی شرکت دانمارکی‌ها ک گفتم خدمتتون ساعت شش بعدازظهر میشه تمام کامپیوتر و لپ تاپ ها این خیلی فانتزی هم هست می‌ره میچسبه به سقف اتاق ها تغییر دکارسیون داده دیدم شرکت بنز در مرخصی هستن ایمیل هاشون در دسترس نیست یعنی برای این ک در خونه کار نکنی وقت استراحت وقت زن بچه اس نباید کار کنی چون وقت استراحت وقتی کار تموم میشه باید همه چی گذاشت کنار این ها همشون تداخل پیدا میشه بین کار و زندگی خب این مسلئه شادکامی شغل بود و قسمت بعد خانواده است ک در فایل بعد بیان میکنم
Document