خب دوستان عزیز یک پژوهش تامل برانگیز دیگه میخوام خدمتتون معرفی بکنم، که هم جای تفکر و تامل داره و هم اینکه کاربرد شخصی داره، و فکر میکنم به دردتون بخوره ازنظر سلامت بدنی، به خصوص برای علاقهمندانی که هم سن من یا مسنتر از من هستند. این پژوهش مربوط به سال دو ۲۰۱۷ هست یعنی سه سال پیش توسط دایز و گروهشون چاپ شده و در ژورنال پزشکی analysis of internal medicine چاپ شده، یک ژورنالی هست که خیلی ربطی به مولفههای رفتاری علوم شناختی و روانشناسی و اینا نداره، طب داخلی هست. patterns of sedentary behaviour mortality in us middle-aged and older adults الگوی رفتار یکجانشینی و ارتباط اون با مرگ و میر در افراد میانسال و سالمند آمریکایی. analysis national cohort study در یک مطالعهای کهرت ملی. حالا این که این چه ربطی به علوم رفتاری به علوم شناختی خواهد داشت من در انتها به صورت مختصر خواهم گفت. به نظر میاد این نتایج تاملبرانگیزی داره. داستان چی هست؟ یک مطالعهی بسیار گستردهای وجود داره به نام مطالعهی regards, که این regards در واقع میشه گفت خلاصهی جملهی reasons for geographic and racial differences in stroke هست، در واقع دلایل جغرافیایی و نژادی تفاوت در سکتههای مغزی. که بر روی سی هزار نفر انجام شده و شروع این مطالعه بین سالهای دو هزار و سه تا دو هزار و هفت بوده. یعنی بین سالهای دو هزار و سه تا دو هزار و هفت حدود سی هزار نفر افراد بالای چهل و پنج سال رو وارد این مطالعه کردن و شروع کردن اینها رو در واقع پیگیری کردن، دنبال کردن به صورت یک کهرت آیندهنگر. که بیان درواقع استخراج بکنن که چه ویژگیهایی هست چه رفتارهایی هست چه مشخصاتی هست که پیشبینی میکنه این افراد دچار مرگ به خصوص مرگ زودهنگام بشن به ویژه براثر سکته یا خونریزی مغزی البته همهی مرگها رو بررسی کردن و در واقع این مطالعه به قدری بزرگ و گسترده هست که بخشهای مختلفی از اون رو به صورت جداگانه هر از چندگاهی چاپ میکنند. یک بخش از این مطالعه هم به صورت جداگانه روش بررسیهای اضافهای صورت گرفته از سال دو هزار و نه تا دو هزار و سیزده، حدود هشت هزار نفر اگر دقیقتر بگم هفت هزار و نهصد و هشتاد و پنج نفر رو جدا میکنند از افراد بالای چهل و پنج سال و از اینها میخوان که به طور متوسط هفت روز یک دستگاه accelerometer رو بپوشن، اکسلومتر در واقع میدونید چیا هست؟ این دستگاههایی هست که الان خیلی مدلهای شیک و مدرنش اومده به مچ دست میبندند که میزان تحرک شما میزان حرکت شما میزان راه رفتن شما کالریهایی که شما میسوزونی رو اندازهگیری میکند البته این مال ده سال پیشه زمانی که این اکسلومتر رو بستن به همین دلیل اون مدلهایی که تو بازار بوده یه مقدار قدیمیتر بوده و شاید اون ویژگیهای مدلهای معاصر رو نداشته باشه و بعد از اینکه این افراد هفت روز اون وسیله رو پوشیدن و یک تخمینی از میزان تحرک پایهی اونا به دست اومد اینها رو به صورت آینده و طولی دنبال کردن، و چهار سال اینا رو دنبال کردند که ببینند که آیا مرگ و میر این افراد ارتباطی با میزان تحرکشون داره یا نه؟ فرضشون بر این بود که هفت روز شما بپوشید یک میانگینی از رفتار در واقع پایهی شما رو نشون خواهد داد و نشون میده که شما در روز چقدر به اصطلاح جنب و جوش داری چقدر تحرک داری؟ خب اگه بخوام دقیق گفته باشم این اکسلومتری هست که استفاده کردن اکتیکال، مال شرکت philips respironics که در واقع نمونهش رو اینجا میبینید این رو به کمر میبستن، اون زمان مدلهای دستیش نبوده. افراد هفت روز این رو به کمرشون میبستند و در واقع افراد رو بر اساس میزان فعالیتهاشون در سه حالت مختلف طبقهبندی میکردن، اگر این دستگاه شمارهی بین صفر تا چهل و نه حرکت در دقیقه رو به ثبت میرسوند، فرضشون این بود که فرد یک جا نشسته sedentary هست، اگر بین پنجاه تا هزار و شصت و چهار حرکت در دقیقه رو به ثبت میرسوند میگفتن فعالیت سبک داره مثلا داره راه میره داره از یک نقطه به یه نقطهی دیگه میره و اگر هم بالای هزار و شصت و پنج حرکت در دقیقه رو نشون میداد میگفتن او در حال ورزش هست moderate intensity physical activity یا همون چیزی که ما MIPA میگیم یعنی داره ورزش میکنه البته این رو بهتون بگم که این شماره معادل قدم نیستها این رو با قدم اشتباه نکنید این حرکته یعنی این که اون مفاصل کل بدن هر حرکتی که میکنه رو این در واقع شتابسنج به نوعی ثبت میکنه، منتهی یک ارتباطی وجود داره که اگر شما معمولا زیر پنجاه حرکت در دقیقه داشته باشی برآورد این دستگاه اینه که شما یک جا نشستی روی صندلی هستی و بین پنجاه تا هزار و شصت و پنج یعنی شما یک تحرک پایه داری، داری راه میری، خب افراد رو بر اساس میزان تحرکی که این دستگاه ثبت کرده بود به چهار دسته یا چهار چارک تقسیم کردن، ما یک چارکی داریم که از همه در واقع پرتحرکتره که شما در اینجا با رنگ زرد میبینید، سمت چپ اسلاید هشتاد و نه، چارک در واقع کم تحرک رو داریم که سمت راست هست. برای اینکه این اعداد رو نگاه کنید اون یک چهارم کمتحرک پر تحرک عذر میخوام به طور متوسط در روز ششصد و سی و پنج دقیقه حالت sedentary حالت نشسته داشتن این میشه تقریبا ده ساعت و نیم. چارک بعدی هفتصد و نوزده دقیقه یعنی شما تقریبا دوازده ساعت یه جا نشستن چارک بعدی حدود سیزده ساعت و چارک بسیار کم تحرک هشتصد و چهل و یک دقیقه به طور متوسط در روز یکجانشینی داشتند، این زمان بیداری هستها، باخواب حساب نمیکنن، یعنی تقریبا میشه چهارده ساعت یعنی در دورهی بیداری، تو اون شبانه روز، چهارده ساعت رو یه جا نشسته بود. خب علاوه بر اینکه زمان یکجا نشستن رو این در واقع به صورت میانگین در طی روز درمیاره یک پارامتر یا یک شاخص خیلی مهم دیگه رو هم میسنجه که در واقع دورههای یکجانشینی به طور متوسط چقدر طول میکشن چون ببینید افراد ممکنه بگن در طی روز دوازده ساعت یه جا نشسته ولی دوازده ساعتو که ممتد پشت سر هم نمیشینه وسطش بلند میشه ممکنه میره آشپزخونه حرکت میکنه از پشت میزش میره جای دیگه یه لحظه ممکنه مثلا چند قدم برگرده و دوباره بشینه و به اینا میگفتن در واقع bouts of sedentary behavior اون تیکههایی که پشت سر هم یه جا نشسته بوده. چارک پرتحرک شش ممیز نه دقیقه بوده میانگینش بعد گروه بعدی هشت ممیز هفت دقیقه گروه کم تحرک در ده ممیز هشت دقیقه و اون گروه بسیار کم تحرک عذر میخوام نوزده ممیز دو دقیقه. یعنی به طور متوسط اینا تقریبا بیست دقیقه یه جا مینشستن بعد یه تکون میخوردن بلند میشدن یه ذره حرکت میکردن دوباره یه جا میشستن. حالا چرا این شاخص دوم رو اضافه کردن چون به نظر میرسه شاخص دوم هم به اندازهی شاخص اول در پیشبینی سلامت شما و طول عمر شما نقش داره. خب شاخصهای دیگری رو هم شما در اینجا میبینید مثلا اون چارک بسیار پر تحرک، میانگین سنشون شصت و پنج سال بود و اون چارک کمتحرک به طور متوسط هفتاد و پنج ساعت بود. خب یافتهها در نگاه اول البته باز مطالعات دقیقتری هم در کنارش بود این چارکها رو از نظر سایر امور هم دقیق بررسی کردن. میزان مصرف الکل میزان سیگار تحصیلات وزن وضعیت دیابت فشار خون چربی خون کارکرد کلیوی و …، یعنی یک ارزیابی دقیقی از هر کدوم از این چارکها داشتن خب در اسلاید صفحهی نود و یک شما واضحا میبینید اون چارکی که از همه کمتحرکتر بود در یک پیگیری پنج ساله شما نگاه کنید که چقدر مرگ و میر توشون زیاد بوده، تقریبا ده درصدشون مردن در صورتی که اون چارک پرتحرک یه چیزی حدود یک درصدشون مردن، البته ممکنه شما این اعتراض رو وارد کنید گفتید اون چارک کمتحرک ده سال مسنتر بودند دیابت بیشتر داشتن، فشار خون بیشتر داشتن، و قابل فهمه افراد وقتی پا به سن میزارن بیماریها و مشکلاتشون بیشتر میشه و تحرکشونم کمتر میشه، به همین دلیل با توجه به اینکه یک حجم نمونهی بالا داشتند مطالعه آینده نگر بود اینا تونستن از طریق مدلهای آماری از طریق رگرسیون و از طریق مچ کردن سایر پارامترها، مثل سن جنس نژاد محل سکونت میزان تحصیلات میزان سیگار کشیدن میزان استفاده الکل وزن وضعیت فشار خون دیابت چربی کلسترول کارکرد کلیوی و سایر پارامترهای پزشکی در واقع برآیندی رو استخراج بکنن، که همهی این عوامل توش کنترل شده و جالبه که حتی بعد از کنترل و مچ کردن از نظر این عوامل ما اسلاید نود و سه و نود و چهار رو داریم ببینید چقدر جالبه وقتی تحرک شما از در واقع میزان یکجانشینی شما دقیقتر بگم از یه چیزی حدود مثلا ده ساعت ششصد دقیقه افزایش پیدا میکنه به یه چیزی حدود نهصد دقیقه یعنی پونزده ساعت، ببینید میزان مرگ و میر شما تقریبا چهار برابر میشه. این صرف نظر از اون بقیهی پارامترهاست، یعنی با وجود کنترل وزن و سایر پارامترها و در کنارش این یکی شاخص، اسلاید نود و چهار هم جالبه که اون دورههای یکجانشینی وقتی که در حد پنج دقیقه هست میبینید و حرکت میکنه به سمت چهل و پنج دقیقه یکجانشینی پشت سر هم میزان مرگ و میر هم شما میبینید چه مقدار زیادی افزایش پیدا میکنه یعنی در واقع اگر شما نقطهی ده دقیقه یکجانشینی رو به عنوان خط پایه در نظر بگیرید اون کسی که چهل دقیقه پشت سر هم یه جا میشینه تقریبا دو برابر بیشتر امکان مردن داره با وجود لحاظ کردن سایر عوامل، بعد از گذشت پنج سال. یعنی به عبارت دیگر این اصطلاحیه که اخیرا داره مد میشه خیلی در پزشکی داره مد میشه میگن the new smoking مثل سیگار کشیدن یکجا نشستن به خصوص یکجا نشستن پشت سر هم، با فواصلی که بیش از ده دقیقه طول بکشه بسیار برای بدن مهلک و خطر سازه و خیلیا مدعی شدند که اگر ما بتونیم همون یکجا نشستن رو کم بکنیم، تحرک پایهی آدما رو ببریم بالا ولو اینکه جلوی پاهاشون وقتی یه جا نشستن همچین دستگاهی بذاریم یک نوع در واقع فیجیتر هست اینا، پا میذارن روش یه ذره پاشونو بازی میدن مثل فنر یا تاب حرکت میدن چه حالت ایستاده چه حالت یک جا نشسته یا صندلیها رو بیایم یه کاری بکنیم که طرف روی صندلی یه مقدار وول بخوره پشت سر هم یکجا نشینه این باعث افزایش طول و در واقع کاهش اون عوامل مرگ و میر میشه. منتهی چرا این اتفاق میفته؟ تئوریها بر سر این هست که یکجانشینی به خصوص یکجانشینی پیوسته و ممتد بر جدار عروق اثر سمی و اثر آزار دهنده داره و باعث افزایش در واقع مرگ و میر به خاطر خونریزی مغزی سکتهی مغزی بیماریهای قلبی و بیماریهای کلیوی میشه و اشاره دارند که به نظر میاد اینکه شما هرچند دقیقه به یک بار حتی از سنین جوانی بلند شی و حرکت داشته باشی بسیار بر افزایش طول عمر شما تاثیرگذاره و در واقع بسیار خطرسازه که شما ساعتهای ممتد یکجا بشینی. یه خبری که حالا نمیدونم اینو خوب تعبیر بکنیم یا بد چیزی که استخراج کردن اینه که دیدن بیشتر اون دورههای ممتد یک جانشینی با طول مثلا ده دقیقه به بالا، پونزده دقیقه بیست دقیقه، در محل اتفاق نمیفته، بیشترش در منزل و هنگام تماشای تلویزیون، کار کردن با اینترنت، یا اون فعالیتهای نشستنکی به قول معروف در خونه اتفاق میافته و اینها هست که میتونه برای آیندهی شما اثر منفی و مخرب داشته باشه. حالا ممکنه بپرسید که خب من عادت داشتم اینجا بیشتر مسائل مربوط به روانشناسی و مسایل رفتاری و شناختی رو مطرح کردن این چه ربطی پیدا میکنه به این مقوله؟ خب آقایی هست به نام دانیل لیبرمن، این یک بیولوژیست تکاملی هست و کتابی اخیرا چاپ کرده که به نظر من بسیار خواندنیست، هم از بعد روانشناسی و شناختی و هم از بعد پزشکی و سلامت و پزشکی ورزش. به نام excercised ایم حتی جلد کتابم میبینید خیلی گویاس، یک دیوار غار رو نشون داده که یک فردی روی تردمیل داره، روش نقاشی کشیدن که یکی روی تردمیل دارن میره، و در واقع کاری که او کرده اینه که به تاریخچهی تکاملی ورزش و تحرک پرداخته که از نظر تکاملی آیا انسان موجودی پر تحرکه یا کمتحرکه؟ آیا انسانها وقتی چندصد هزار سال پیش در اون دستههای شکارگر و در واقع قبایل اولیه زندگی میکردند، فعالیت پایهشون چقدر بوده؟ یافتههای بسیار جالبی داره اجازه بدید من اینا ر مطرح نکنم چون میخوام این کتاب رو به صورت مجزا معرفی بکنم خدمتتون خلاصهای از اون رو هم ارائه بدم و بخشهای دیگهای از اون رو هم در قالب کلیپ خدمتتون عرضه کنم ولی یه خبر خوب برای بعضیا اینه که از نظر تکاملی به نظر میاد بشر همچین پرتحرک نبوده، و یه نکتهای میگه برای اونایی که یه مقدار تنبلن و یه جا میشینن خبر خوبیه که به نظر میاد که چه شامپانزهها چه گوریلها و بعد که تکامل پیدا میکنن اون هومینیتهای اولیه و به سمت انسانها حرکت میکنن خیلی اینا پرتحرک نبودن و بیشتر روز رو یک جا مینشستن، و حتی جالبه که او حتی به قبایلی مثل حادزاها میره توی تانزانیا، که بررسی کنه میگه اولین چیزی که به چشمم اومد این بود این صحنه، همه یه جا نشستن، مردم بیخودی تحرک نمیکنند و در واقع اعتقادش بر اینه که ورزش کردن یک پدیدهی کاملا مدرن هست بشر اولیه ورزش نمیکرده و تا میتونسته از تحرک اضافی خودداری میکرده چون همواره با کمبود کالری مواجهه و درواقع در این کتابش به چالشی میپردازه که اصولا آدمای پرتحرک کیا هستن؟ چرا میبینی بعضیا میگن ماشاالله چقدر پرتحرکه چقدر وول میخوره و بعضیا یه جا میشینن تحرک ندارند؟ اجازه بدید در فرصتهای بعدی به این خواهم پرداخت.