شماره 233: رضایت به اهداء عضو

پادکست دکتر مکری
آذر 1399

شماره 233: رضایت به اهداء عضو

پادکست دکتر آذرخش مکری
شماره 233: رضایت به اهداء عضو
Loading
/

متن پادکست

خب با یک پژوهش تأمل برانگیز دیگه موافق هستین .به نظرم اینم جالبه و یک مقاله ای هست که با وجود کوتاهیش وسادگیش نکات جالب و درواقع تأمل برانگیزی داره .مقاله یه مقدار قدیمیه مال 17 سال پیشه .2003 چاپ شده ولی اینم تو کتابهای مختلف بهش استناد میشه و روش خیلی میشه گفت نقدهای مختلفی ارائه شده .در ضمن این را هم بگم که خیلیا سئوال میکنند که این مقالات تأمل برانگیزا آدم چه جوری پیدا کنه ؟از روی کجا پیدا کنه؟یک راهش اینه که به قول معروف اون حالت مخرج مشترک است.چون ما وقتی چند تا کتاب خوب میبینیم و میبینیم توی همه اون کتابها به این مقاله ارجاع دارند و صفحاتی را بهش اختصاص دادند و راجع بهش بحث کردند،شما را به تأمل وا می داره که من برم اصل مقاله را پیدا کنم .احتمالاٌ چیز جالبیه که چند متفکر به خصوص اگه کتابهایی باشه که دیدگاه های متفاوت دارند.اینم یکی از اون مقالاته. ” Daniel Goldsten”و” Eric johnson” نوشته ی :“Do defults save lives” ها جان انسان ها را نجات میدهند یا نه؟Defultآیا مال سال 2003 Science مجله یا ژورنال خب بزارید بحث را اینجوری شروع کنم .دوتا کشور داریم .این مقاله راجع به اهدای عضو هست چون می دونید اهدای عضو یکی از کارهایست که اگر شهروندان یک کشور انجام بدن خیلی کمک میکنه به مصدومین و افراذی که واقعاٌ نیازمند عضو هستند و در واقع به نوعی عمر انسانها ,جان انسانها را نجات میده .حالا بیایین بحث را اینجوری شروع کنیم :کشور الف وجود داره .این کشور الف 98/99 درصد .خیلیه.اصلاٌ آدم فکر میکنه که امکان داره این ساختگی باشه .98/99 درصد شهروندانش رضایت نامه دارند که بعد از مرگشون در واقع عضو این ها اهدا بشه .اگر قابل استفاده باشه.البته این را بگم این مقاله مال 2003 است.حالا پس ممکنه این اعداد عوض شده باشه ولی خب در زمان خودش خیلی تأمل برانگیزه.کشور “ب” فقط 12 درصد رضایت دارند .یعنی پزشکان کشور “الف” وقتی با یک فوت ناگهانی مواجه میشن ,با یک مصدوم مواجه میشن ,کسی که جان خودش را از دست داده,98/99 درصد موارد وقتی توی کامپیوتر میزنن کارت ملی طرف و هویتش را استخراج میکنن.میبینند رضایت داره و اینه که عضوش اهدا بشه.در مقابل کشور “ب” .حالا شما فکر میکنید چه عواملی این تو دخیل است که این قدر فاصله ایجاد کرده .این مقاله یکی از اون مقالاتی هست “تو کتاب خودش بهش استنادDuncan.Watts که” کتابهای دیگه هم بهش استناد شده یعنی اینی که ما چگونه می آییم توجیه می تراشیم و رو به عقب تفسیر می کنیم و در واقع سعی می کنیم دلیل این رفتار را با یک سری توجیهاتی که بیشتار با فهم عام و عقل متعارف یا اون چیزی که به نام ” هست در واقع توضیح بدیم . Commen Sense” خب کشور “الف” ممکنه بگین پزشکیه خیلی پیشرفته ای داره ,شهروندانش خیلی آگاهن ,یک کشور ثروتمند دموکراتیکه,کمپین های کمک به بیماران خلی توش پررنگ هست.اینا را همشا میتونید بگین .کشور “ب” چی؟احتمالاٌ خواهید گفت که خب یه مقدارمردمش خودخواهند,تاریخچه ی فرهنگی دارند که, کمک به دیگران را نیزبدن و یه قداست خاصی داره ,خیلی به اموات و جسد عزیزانشون حساس اند,دوست ندارند جسد تشریح بشه,دوست ندارند در واقع شکم اینها باز بشه ,از قرنیه شون استفاده بشه,از کلیه هاشون استفاده بشه.حساسیتهای ممکنه بگید خیلی شدید و قوی دارند .نژادپرستی دارند.بعضی از باورهای سنتی –مذهبی دارند واین را میتونید توی لیست بلند بالای خودتون بیارید.ولی نویسنده های مقاله رفتند این را بررسی کنند که ببینند واقعاٌ فرق این قضیه چیه؟و بیشترین عامل را چه جوری می تونیم توضیح بدیم؟کشور “الف” اون زمان 2007 این عدد را ارائه داده بود 2003 ببخشید اتریش هست.خب حدستون درست بود اونها یه کشور بسیار پیشرفته.صنعتی .مرفه.کشور “ب” چی هست؟حدستون چیه؟کدوم کشور باشه؟آلمانه البته میگم الان نمیدونم این اعداد چه جوره؟ولی دیگه از این دو کشور نزدیکتر به هم وفرهنگ مشترک دارند,زبان مشترک ,مذهب مشترک تاریخ مشترک,اصلا اینها مدتها جزء هم بودند.اصلا مرزهاشون مرتب جابه جا میشه .آخه چه جور میتونی این همه فاصله را توضیح بدی؟اصلا بیاییم به نگاهی به اروپا بندازیم .این اروپاست و اون رضایتهاست.سوئد 85%-اتریش ,بلژیک,فرانسه مجارستان,هلند,لهستان.لهستان 5/99 %رضایت دارند.در صورتی که هلندی که این همه به لیبرالی,به دموکراسی,به آزادی ,به اینکه حفظ جان انسانها است 27.5% رضایت دارند.آلمان12% و دانمارک.خب تو کشور هلند 1998سعی کردند12 میلیون نامه ,فلایر,برگه بفرستند به در منازل و از شهروندانشون خواستند بابا بیایید رضایت بدید .تیک بزنید که شما راضی هستین .تو کارتتون بنویسن .توی اون شناسنامه تون بنویسن .12 میلیون نامه در سال 1998 توزیع شد به منازل /و فراموش نکنید اون زمان جمعیت هلند 8/15 میلیون نفر بود وتقریبا هر هلندی یه دونه نامه گرفت که مزایای اهدای عضو,چقدر انسان نیازمند هستند ولی عملاٌ میگه تغییر محسوسی نکردوشما این دو تفاوت خیلی عمده را چه جور توضیح میدین.و در عین حال یه چیز دیگه هم نگاه کنید.به نظرتون نمیادیه دو گروه میشن؟شما اینجا 50%نداریم .60% نداریم,45% نداریم یا(10-15)درصدند .5%درصدند یا اینکه بالای 90% اند.این را چگونه شما توضیح خواهید داد؟خب ممکنه برای شما عده ای بیان با داستان سرایی کنند. این شبیه Common Sense هاییه دوستان عزیزکه Common Sense همون ما در سیاست میبینیم.در امور اجتماعی میبینیم .خیلی ها میگفتن راجع به مسائل ایران هم من صحبت بکنم گفتم من تخصصم درواقع دارم اینا را از منابع خارجی استخراج میکنم.پژوهشهایی نیست که خودم انجام داده باشم و تو ایران هم پژوهش ها یه مقدار ضعیف تر هستن.پس ما نمیتونیم به راحتی صحبت بکنیم ولی حتی اگه بخواهیم بپردازیم باید این هشدار را بهتون بدم خیلی از اونایی که میان برای شما فهرست میکنند مثلاٌ دلایل عقب ماندگی ایران,دلایل پیشرفت غرب,دلایل وقوع فلان حادثه .دلایل ناکامی فلان حادثه .باید جسارتاٌ بگم اینا را دارند و همین جوری فهم متعارف Common Senseاز استفاده میکنند .بر اساس پژوهش هایی که به باشه.مداخله ای Randomize صورت تصادفی , کرده باشن و نتیجه را دیده باشن نیست.چرا این مقاله را انتخاب کردم؟من در پی این نیستم که سیاست در واقع اهدای عضو را برای شما تبلیغ کنم یا پارامترهای دخیل در اون را بگم.ببین رفتار بشر چقدر میتونه متفاوت باشه .یه عده کشور که هرچی شما میگردید توشون وجه اشتراک زیادی پیدا نمیکنید مثلاٌاتریش با لهستان خیلی رابطه خوبی نداشته یا پرتغال کاتولیک را دارید در مقابل سوئد پروتستان .بعد این چندتا کشور چه ارتباطی دارند ؟جوابش خیلی ساده ست محققان رفتند گشتند دیدند که خب شکل گیری این داستان اهدای عضو چه جوری بوده .داستانش به این صورته که این کشورهایی که میبینید 10 -15 درصدند .قانون اهدای عضو اینجوری درواقع تصویب شد که شما اگر رضایت داریذ اعلام میکنید که من حاضرم عضو خودم را اهدا کنم به عبارت دیگر برای رضایت شما باید یک “Apt in چیزی را تأیید بکنید به این سیاست میگن یعنی راهم بذار تولیست.من را هم اضافه کن .این یکی کشورا اینجوری قانونا در واقع تصویب کردند که اگر رضایت اهدای عضو نداری اون را برو تیک بزن.برو اونجا اعلام کن من نمیخوام .آقا عضو من را در نیارید من راضی نیستم از قلبم ,کبدم اگه Apt out قابل استفاده بود .به اینا میگن سیاست یعنی من را بذار بیرون.من را از لیست خارج کن .حالا فاصله این دو تا زحمت زیادی نیست دوستان عزیز.این نیست که شما فکر کنید اینجا باید کلی سند جور کنید .مدرک جور کنید .گواهی نامه بیاری .بری صحت عقل بگیری از پزشک بیاری .نه خیلی ساده ست پا میشی میری همان جایی که در واقع کارت ملیت را میدن .کارت شناساییتا میدن اونجا میگی که بیا این فرما پرکن.امضا کن من زیرشا امضا میکنم که عضو منا اهدا نکنید بعد از مرگم.اینجا ما برعکس باید پاشی بری اون اداره اعلام کنی که عضو من را اهدا کن .و جالبه وقتی این قوانین تصویب شد این شهروندان خیلی احساس نمیکردند تفاوتی باشه ولی ببینید چقدر رفتار کلان ما تحت تأثیر یک حرکت ساده که آقا من را خارج کن یا اینکه من را داخل کن .درواقع چقدر تغییر میکنه.بعد میدونید این چیزها توی سیاست هم هست دیگه که مثلاٌ همین مسأله رأی اعتماد و اینا که رأی عدم اعتماد بدیم یا رأی اعتماد بدیم.یعنی رأی بدیم که یه چیزی باشه یا یه چیزی نباشه.به ظاهر ممکنه بگی فرقش چیه ؟اینکه هیچی فرق نداره اصلاٌ اندازه کار اداری هم که میخواهی بکنی یکیه ولی باعث شده این کشورها این inertie میبینی اون اتفاقات بیفته و فکرنکنید اینا از روی اکراه و آی نرسیدم برم کارت ملی ما تمدید کنم .وقتی ازشون پرسیدن گفتند خب آره دیگه رضایت داریم یه چیزی به The fault mode به همین دلیل میگن همین سادگی چقدر میتونه رفتار ما را عوض کنه حتی اومدن توی این را به عنوان آزمایش پیاده کردند این توصیف بود آزمایشش چیه؟یه نفرا گذاشتن پای کامپیوتر گفتن شما شهروتند فرضی فلان هستید تو این کشور فرضی شما میتونید رضایت بدین که عضو شما را اهدا کنند مثلاٌ روش کلیک کن .42 %رضایت دادند تو بازی فرضی که فقط یه کلیک موس میخاد در اینصورتی که در این یکی گروه اومدن اینوری گفتن گفتند شمارا به شهروندی خیالی به کشور خیالی مثلاٌ ج در میاریم تو این کشور خیالی قانون بر اینه که شما باید عضوتا بدی مگر اینکه بری اون قسمت مربوطه را پر کنی که من نمخوام .اینجا 82%رضایت داشتن که نه عیب نداره بذار باشه.یعنی همون عیب نداره بذار باشه میبینی چقدر راحت یه نفاوت دو برابری ایجاد کرده و در واقع حتی شما میبینید که ایت حتی توی شبیه سازی های بازی ها هم اتفاق افتاده حالا شما میتونی بفهمی چه اثر سیاست گذاری داره ,چه اثر بازاریابی داره.مثلاٌ میبینی برای بعضی ها میگن اشتراک شما خود به خود تمدید میشه در مقابل میگن نه شما اشتراکت تموم شد و اگه دوست داشتین برو تمدیدش کن و همین تفاوت کلیک و اون زمانی که میبره هر دو 5 دقیقه است .هردو یه بار لاگین شدنه ولی میبینیم اون اینرسی چقدر رفتارهارا عوض میکنه.حتی در عمل هم اینا دیدند که کشورهایی اومدند بین سالهای 1991 تا2001 .اومدن گفتن سیاستمونا عوض کنیم بگیم که اهدای عضو هست مگر اینکه باشه سیاست و Apt out خودت نخواهی.در واقع Apt in یعنی اینکه اگه دلت خواست برو اونجا را کلیک کنو ببین چقدر مقدار اهدای عضو تغییر کرد یعنی خب در عمل میدونی همه اونایی که رضایت دارن تصادف نمیکنن .همه اونایی که رضایت دارن شرایط بدنیشون عملاٌجوری نیست که عضوشونا بتونن در بیارن پس اون عدد معنیش این نیست که 10 برابر بیشتر اهدای عضو داریم ولی نگاه کنید با همون تغییر سیاست شما شاهد این هستید که اهدای عضو یه چیزی حداقل 50% افزایش پیدا کرد پس شما میبینید مدیریت جامعه گاهی اوقات دست عواملیه که شما ممکنه اصلا با اون فهم متعارفت اونا را حساب نکنی صاف بری بچسبی به اینکه چقدر از خود گذشتن .چقدر ملت فداکارین یا چقدر ملت خودخواهین .اینا رامیگن که مثلا میگن اروپایی ها کار اشتراکی میکنن.ایرانیا تکروی میکنن .نمیدونم ایرانیا دنبال منافع خودشونن نخیر خیلی از مواقع رفتار انسانها با پارامترهایی توضیح داده میشه که در نگاه اول شما اونها را باور ندارید.
Document