سلام عرض میکنم خدمت دوستان عزیز ،جلسه 14 از مبحث شبه سرگان ارتور ینسن را شروع می کنیم ،بدون مقدمه ادامه بحث را دنبال کنیم ببینید خدمتتون عرض کردم چگونه صدا هایی که همزمان بشوند می توانند کمک کنند به هوش نوزاد و دیدیم در مقاطع 4 ماهگی اتفاق میوفته و در اینجا در گروه کنترل کنار صدای یک تن پخش کردن که در بچه 3 ماهه ،از 5/0بالاتر نرفته درحالی که در بچه 4 ماهه تاثیر گدار بوده است .باعث شده که کودک زود تر category هارا تشخیص بدهد . به نظر من جالبه کودک در حال اسکن از جهان است و کودکی که زودتر به دسته بندی جهان برسد kansept یا مفهوم بسازد و ذهن انتزاعی بسازد در اینجا جالبه پس در واقع یک عنصر پنهان ،dark information کودک تعامل باsinkron او با اطرافش است . و یکی از ابر تست هایی که بچه ی باهوش را از بقیه جدا می کند teory an maind است مقوله اوتیسم کار میکنند می گویند کودکی که می تواند ذهن ذا لخواند دارای teory an maind بهتری است .کودکانی که این مقوله در انها پایین است مفاهیم را نمیگیرد و نمی داند ایا دارند مسخره اش می کنند یانه .ببینید یک تصویر در اسلاید 146یک ادمه که سعی می کند حلقه را در سطح قیف قرار بدهد و دستش نمیرسد شما یک ادم بالغ هسید در اینجاا چه چیزی را درک می کنید ،سعی کرد intention را شماا در ایمتوجه می شوید .حالا سوال این است :این اقا دستش نمی رسد اگر در اسلاید بعد این اقا این کار را بکند و این یکی اانجام داد براش و کودک متوجه می شود که دیگری برایش انجام داده است و باید کمتر خیره بشودو و دیگری صحنه بی ربطی است حالا ببینیم کودک چکار کرده و اگر این صحنه را ببینید کمتر خیره میشود ودر تصویر دیگر که فرد حلقه را دور می کند بیشتر خیره میشود که چرا داستان خلاف عادت من شد و کودک دیگر به 3 تا تصویر یک اندازه نگاه می کند و داستان را نگرفته است فرق این دو تا چیه ،وقتی کودک نگاه می کرده صدای انسانی پخش شده است که افرین اما در کودک دوم فقد صدای صرفه و اولی teory an maind بهتری دارد ومن واقعا وقتی به این ازمون نگاه کردم خیلی برام جالب بود شما اگر یک کودک اوتیستیک داشته باشید این 3 تصویر براش مفهوم نداد . جهانی که داریم میبینیم و اینها را به جنبه کاربردی نسبت ندید .این روش درمان نیست از فردا اینکار را انجام ندید در عمل هیجگونه شواهدی وجود ندارد و این تفاوت ها لحظه ای است و نیاز به تکرار است و لازم است ارتباط با منشا صدا پیدا بشود . داستا پیچیده تر از اینهاست دنیا فقد میز و صنذلی و ژن نیست . بیاید سنین 15 سالگی را بررسی کنیم .شکل بعدی معمای دانسن است که شمع را به صورت عمودی به دیوار عمودی جعبه خب این معما را همه دیدد و از جعبه پونس ها استفاده می کنی ،این معما را boroz berg , varzberg تکرار کرده اند داستا این گونه است که به یک عده گفتی این وسایل را داری یه گرو گفتند شمع داری ،کبریت ،یک جعبه پونس داری و گروه دیگر یک جعبه و پونس داری . و اتفقی که گفتند جعبه و پونس دوبرابر امکان دارد به موفقیت برسند و جدا از هم پردازش می کنی و شما با دو مقوله در ارتباطی و اگر شما ا نرا به عنوان جعبه نگه داری پونس ها نمی توانی از ان استفاده کنی کم است پس شما می بینی عوض کرد an، andباعث رسیدن به مفهوم می شود وقتی داشتم ما 3 تا وسیله داریم اگر می گفتم 4 تا داریم شما ممکن بود دو براببر به جواب برسی . هدف من گفتن اطلاعات پنهان است .هر شی می تواند چند کاربرد داشته باشد و ذهن خلاف را از غیر خلاق جدا کند وتفوت های وسیع روانشناسی در چین خیلی از تفاوت های وسیع روانشناسی در کاشت برنج و گندم تاثی گذار است .کاشت برنج کاری جمعی است و کاشت گندم کار فردی است و امدند روستاهای که کاشت برنج دارند با روستاهایی که گندم بودند ذهن افراد را بررسی کردن اگر شما برنج کار باشی به صورت کلستیک عمل می کنند و اگر تست های دست و شال گردن ،دست و دستکش را انتخاب می کنند و خیلی ها می گویند وقتی شما کار جمعی بکنی ذهنتون به صورت کلستیک در میاید و نتیجه ها نشان داده انها یی که برنج می کارند طلاق کمتر است نسبت به انهایی گندم می کارد و اموری که هیچ ربطی بهم ندارد روی ذهن و اعمال افراد تاثیر می گذارد یکی از تست های خطاهای بینایی شما در ان میبینید قاوتهای شما از سایز ان ها به نحوه زندگی و فرهنگ ربط دارد و روی ادراک افراد هم اثر میگذارد و روی مقوله ازدواج شما و ادراک محیط شما اثر می گذارد وچقدر جهان پیچیده ای دارد و من فقد خاستم ذهن شما درگیر کنم و در جلسات بعد بیشتر تویح دهم . درشیوه ای که ارتور ینسن معتقد از که ما یکسری ژن داریم که این ژن مغز فرد را می سازند که بیان گر خصوصیات بشتری است مثل هوش ،بی انگیزگی ،اضطراب و ..در واقع ما یک نگاه snshilis داریم و این این تفکر در روانشناسی مدرن دارد زیر سوال میرود و برای همین است اس که شما در jwa ها شما ژنی پیدا نمیکنی نه ژن خلاقیت پیدا می شود و این ساده نگری در کتاب ها دارد نشان داده میشود به این صورت است مثلا کشاورز ها تفاوت هایی پیدا میکنند در مسایل فرهنگی و خانوادگی . وامروزه برهان های ارتور ینسن اینگونه پاسخ داده میشود ما چیزی به اعنوان هوش نداریم و فرایندی است که به صوت پیچیده ادراک مارا میسازد شاید یک عده بگویند که درست است و ما یک ژن داریم که هوش را میسازد و اسباط همون دو قلو های مونوزیگوت ولی عرض بنده این است که این ها فیک اند و در انها اقراق شده است .یا بعضی از انها استنتاج های عجیبی می دهند مثلا دیدیم در مطالعه میسترا انهایی که جدا از هم بزرگ شده بودند و با هم در تماس بودند و dark information را دست کم نگیرید ممکن است فقط یا یک لبخند ،بایک تعامل کوتاه و باور به این که ماهر دو از یک خونه و طبقه هستیم ناگهان حجم زیادی از infor mation باهم برابر بشوند اجازه بدید بحث را بااین نکته ها تمام بکنم مطالعه دو قلو ها در ان اشتباه است و وقایعی که ممکن است از نطر شما بی اهمیتت باشد مثل حرف زدن مادر در هنگام مطالعه ی جهان تصور کنیدو دو قلوی مونو زیگوت که از نظر شنوایی در یک فازند نگاه کنید هوش مهم نیست ممکن است سیستم شنوایی انها یک گونه می شنود این ها بیشتر ارثی است و انها یک صدا ر مثل تینگو را میشوند و ممکن است category رادر ذهن انها بسازد و ان پدیده می تواند کلی به شبیه شدن انها منجر شود و می شود گفت که ان شباهت وابستگی غیر مستقیم به ژنتیک دارد و شما این پدیده را داری ممکن است شما بگویید چه اسراری داری انقدر پیچیده اش کنی من جواب شما را می دهم که منتظر باشید که ان ژن پیدا شود ولی میبینید که هرر چقدر می دوید ژن افسردگی پیدا نمیشود ،ژن انگیزه و مسئولیت پذیری پیدا نمی شود و این داستانی هم که دقیق تر انالیز کنیم پیدا نمیشود ما باید تفکر را بیشترکنیم و خیلی پیچیده است که باید تعامل از بسترهای مختلف رد بشود و در کدام از انها اطلاعات پنهان وجود دارد و امید وارم مبحث را دنبال کنید من در بحث های بعدی به این بحث استناد می کنم . خسته نباشید