شماره 178: کتابِ تناقض خوبی

پادکست دکتر مکری
مرداد 1399
قسمت سوم

شماره 178: کتابِ تناقض خوبی

پادکست دکتر آذرخش مکری
شماره 178: کتابِ تناقض خوبی
Loading
/

متن پادکست

خب عرض سلام خدمت علاقمندان و دوستان عزیز. اگر موافق هستین بیاییم قسمت سوم بررسی و نقد کتاب تناقض خوبی goodness paradox نوشته ی ریچارد رنکهام رو دنبال کنیم. اگه خاطرتون باشه من توی دو بخش قبلی عرض کردم که ایشون رنکهام یک anthropologist، انسان‌شناس دانشگاه هارورد هست که به جنبه های تکاملی مسئله خشونت خیلی علاقه داره و اون‌ها رو بررسی کرده. و آنچه که او ادعا میکنه اینه، که انسان ها مانند حیوانات اهلی شده هستند. یعنی از سندروم اهلی شدن برخوردارند و اشاره‌ایم که داره اینه که سندروم اهلی شدن یک سندروم خاص و عمومی هست که یک سری مشخصات در واقع معینی داره، فقط این نیست که خشونت و پرخاشگری کم شده بلکه وقتی اهلی میشن اتفاقای دیگه‌ای هم میفته توی حیوانات مثلا گفتیم کوچک شدن و لخت شدن و افتاده شدن گوش ها هست، کوچک شدن دندان ها هست کوتاه شدن پوزه هست و پیدا شدن لکه های رنگ روشن روی بدن و باز اشاره کردیم که حیواناتی که اهلی میشن خیلی بازیگوش‌تر میشن و از نظر جنسی هم سیالیت یا plasticity بیشتری دارن اون حالت فیکس و ثابت در واقع حیوانات وحشی رو ندارند و اشاره کردیم که در واقع اهلی شدن شاید یک سندروم کودک شدن هست یعنی شباهتی پیدا میکنن به کودکی حیوانات وحشی، و بحث بعدی او اینه که آیا انسان ها هم به نوعی اهلی شدند یا نه، که او ادعا میکنه که بله انسان ها اهلی شدند منتهی خب این سوال پیش میاد که حیوانات اهلی رو انسان ها اهلی کردن، انسان های اهلی رو کی اهلی کرده که اینجا نظریه یه self domestication رو مطرح میکنه که من در ادامه به اون هم اشاره خواهم کرد. و باز یه یادآوری مهم خدمتتون بکنم و اون یادآوری این بود که یادتون باشه اشاره‌ش بر این بود که ما باید خشونت رو به دو دسته تقسیم بکنیم خشونت واکنشی و خشونت فعال یا کنشی و آنچه که در اهلی شدن اهمیت داره کاهش خشونت واکنشی هست و ادعای او بر اینه که تمدن بر اساس این ساخته شده که در واقع انسان ها تونستن خشونت واکنشیشون رو کنار بذارند. در کتابش به کرات به این مسئله اشاره داره مثلا جاهای دیگه به این اشاره کرده و چه توی این کتاب و چه در نوشته سایر انسان شناسان و اونایی که به مراحل تکاملی انسان عقیده دارن اینو میگن، میگن homosapiens حدود سیصد هزار سال پیش خیلی کم هوش‌تر از homosapiens الان نبوده، دقت بفرمایین این نکته‌ی مهمیه، این جزء اساس تئوری هست که این جریان فکری دنبال میکنند حتی مدعی هستند که هم عصران انسان سیصد هزار سال پیش یعنی هم عصران homosapiens سیصد هزار سال پیش یعنی نئاندرتال ها اونها هم همچین کم‌هوش‌تر از انسان معاصر نبودند حتی میگه اندازه مغز که در واقع ارتباط مستقیمی میتونه با هوش و در واقع فرایند های عالی شناختی داشته باشه، سیصد هزار سال پیش در homosapiens بیش از الان بوده، و صحبت برسر اینه که پس چرا نئاندرتال ها با هوش نسبتا مشابه یا homosapiens سیصد هزار سال پیش توانایی ایجاد تمدن امروزی رو نداشتند و در واقع ادعای ریچارد رنکهام بر اینه که به این دلیل که پرخاشگر بودند، تمدن محصول فرهنگ تجمعی، یادگیری از همدیگه، و کنار همدیگر زیستنه، ولی اگر شما قرار باشه سر هر چیز کوچکی همدیگر رو تیکه پاره کنین، به هم حمله کنید، اجازه‌ی شکل‌گیری تمدن، شهر نشینی و در واقع رشد جمعیت داده نمیشه. آنچه که لازمه‌ی پیدا شدن تمدن مدرن هست اینه که خشونت کم بشه و این خشونت، کم شده به واسطه اهلی شدن که حتی باعث کاهش پونزده درصدی اندازه جمجمه و مغز انسان هم شده، حالا این یه سری پژوهش هایی رو اینجا بهش اشاره میکنه که من میخوام شما با یه مقدار کنجکاوی بهش نگاه کنید ولی یه جوری تردید من رو هم بشنوید چون من واقعا این مطالعات مثل این رو زیاد دیدم، خیلی از مواقع یه چیزی در میاد خیلی شیکه، خیلی لوکسه و آدم انقدر دوست داره که این درست باشه ولی بعدا می‌بینیم مطالعات بعدی که میاد متا آنالیز ها که میان اون رو رد میکنه ولی در عین حال قابل تامله دیگه و برای همین من چند تا از پژوهش هایی رو که محوریت اصلی ادعای ریچارد رنکهام و افراد شبیه او هست رو خدمتون عرض میکنم، مثلا یک سری مطالعات هست که یک مجموعه مطالعه‌ هست که آیا ارتباطی بین چهره ما، یعنی اون اندام صورت ما و خشونت وجود داره یا نه؟ اگه یادتون باشه ما اشاره کردیم که وقتی حیوانات اهلی میشن چهره‌شون کودکانه میشه چهره خیلی بچگانه میشه دندونها کوچیک میشن پوزه از بین میره و شما معمولا یک صورت باریک خیلی ملوس دارید، در مقابل اگر صورت های پهن و همچین یقر شما داشته باشید احتمال میدن که این کمتر اهلی شده و احتمالا خشونت بیشتری داره ریچارد رنکهام به یک مجموعه از مطالعات اشاره میکنه من بعضی از اینها رو خدمتتون میگم و آخرش یک متا آنالیزم خدمتون میدم ولی دارم میگم واقعا یه هشدار میدم که از اینها توی نوروساینس زیاده و خیلی از مواقع میبینید که رد میشه بعدا، مقاله که شروع این جریان رو هست مال Proceeding Biological Society هست که مال 2008 هست In your face در چهره شما Facial metrics predict aggressive behavior در واقع ابعاد چهره رفتار خشونت آمیز رو در آزمایشگاه و همچنین بازیکن‌های حرفه‌ای هاکی پیش‌بینی میکنه، حالا این داستان چی هست؟ اسلاید بعد شماره‌ی 37 شما میبینید یک facial metric یک اندازه‌گیری در چهره وجود داره که بهش میگن fWHR،fWHR و f شم کوچیک مینویسن اینجوری که من توی اسلاید 37 گذاشتم که در واقع این acronym هست خلاصه هست برای Facial Width to Height Ratio یعنی نسبت عرض به ارتفاع چهره و توی عکس اگر شما نگاه کنید ما میتونیم ابعاد چهره رو به صورت در واقع نسبت ارتفاعش به عرضش بگیریم، ارتفاع چهره رو اینجوری حساب میکنند، کمان ابرو رو میبینید این کمان استخوانی ابرو نه خود ابروها، حالا یکی ابروش رو شیو کرده باشه طبیعتا میره بالاتر یا یه ابروی پرپشت داشته باشه، این کمان استخوانی بالای چشم که ابروها روی اون رشد میکنند، بیاییم این در واقع یک وتر بهش رسم کنیم، این میشه قسمت فوقانی چهره و دقیقا قسمت بالایی لب بالا، این میشه قسمت تحتحانی چهره، این قسمت رو میگن در واقع ارتفاع چهره و در مقابل ما یک عرض چهره داریم، که دو تا استخوان گونه zygomatic bone که در واقع میشه by zygomatic width, یعنی عرض چهره رو مشخص میکنه میگه اگر شما نسبت عرض رو به ارتفاع حساب کنی این میشه نسبت fWHR، حالا چرا نسبت fWHR اهمیت داره؟ میگن این با تستسترون مربوطه، هر چقدر کسی تستسترونش بیشتر باشه، چهره‌ش پهن‌تره حالا خواهشم اینه شما پا نشید تو خیابون رو مردم قضاوت بکنید اینها باید با متریک دقیق اندازه گیری بشه و در عین حال خب خیلی از اینها طرف آرایش داره خط ریش داره نمیدونم روسری رو سرشه به راحتی شما نمیتونی این رو تخمین بزنی باید واقعا متریکت درست باشه. منتهی چیزی که این در آورده بود اینه که من حتی ببینین دوتا علامت سؤال روش گذاشتم که در میان بازیکن های اصلی هاکی در تیم‌های کانادا در لیگ کانادا، حالا اونایی که الان این فایل رو گوش میدن و ساکن کانادا هستن شاید این لیگ ها رو بهتر بشناسند کل لیگ های کانادا به صورت سرجمع calgary flames شعله های کالگری لااقل میشه، edmonton oilers، montreal canadiens، ottawa senators، toronto maple leafs و vancouver canucks. من هیچکدوم از این تیم‌ها رو نمیشناسم فقط اینجا دیدم، ولی چیزی که درآورده بودن اینه. که تعداد پنالتی ای که اینا میگیرن بابت خشونت، در واقع کارت زردی که میگیرن، ببینید یک همبستگی داره با عرض چهره‌شون حالا میدونم یه ذره باورش سخته منم راستشو نگاه میکنم میگم خب شاید اینا خطای آماریه، شاید تصادفی شده آقا نمیدونم ولی خیلی ریچارد رنکهام به این مطالعه اشاره میکنه و در واقع این مطالعه نشون داده که هرچی چهره بازیکن های هاکی پهن‌تره این‌ها کارت زرد بیشتری میگیرند و کارت زرد میدونین که دقیقا همون reactive aggression دیگه، عصبانی شدم طرف رو هل دادم طرف رو زدم این چوبمو بهش زدم و در واقع پنالتی میگیرند اون دقایقی که حالا کارت زرد نیست penaly minutes هست، دقایقی که به عنوان توبیخ در واقع از بازی اخراج میشن یا باید برن کنار وایسن حق بازی ندارن نسبت به کل بازی که میکنند و شما ببینید یک ضریب همبستگی قابل قبولی داره از حدود 17 صدم هست، تا 37 صدم، 37 صدم نسبتا زیاده، این toronto maple leafs ظاهرا هرچی چهره شون پهن‌تره اینا بیشتر خشونت میکنند و وقتی نگاه میکنید که اصلا کلش رو به صورت سر جمع نگاه بکنه شما میبینید که هرچقدر این نسبت در واقع بیشتر میشه افراد بیشتر به خاطر پنالتی اخراج میشن یا از بازی خارج میشن، اینم بهتون میگم میانگین این نسبت حدوداً 1 ممیز هشته، یعنی الان شما ها هم احتمالاً 1 ممیز 8 خواهد بود ولی وقتی میبینید این میانگین به سمت 2 سوق پیدا میکنه خیلی خشونت زیاد میشه و برعکس اونایی که چهرهای دراز و کشیده دارن خشونت توشون کم میشه. خب البته من گفتم اینو باید با احتیاط نگاه کرد برای این که میدونید خیلی از این چیزها نژادیه مثلاً من در همین مطالعه وقتی نگاه میکردم در مورد بازیکن‌های هاکی، اومده بودن گفته بودن اونایی که نژاد غیر سفیدن رو کنار بذاریم و باز یه چیز دیگه بهتون بگم دوستان یه خرده آدم نگران میشه که بوی پنهان نژادپرستی توش باشه، چون در واقع نسبت fWHR در نژاد آریایی شمال اروپا از همه کم تره، و در واقع هرچه شما به سمت خاورمیانه میای و به سمت آفریقا میری چهره‌ها پهن‌تر میشن و در واقع این این رو نگفته تو کتابش و ادعا کرده که هیچ گونه مساله نژادی در نظر نداره ولی وقتی شما نگاه میکنید نژاد پهنا ما ها هستیم چهره پهن‌ها و معتقده که چهره پهن با خشونت رابطه داره ولی مستقل از نژاد ولی وقتی نگاه میکنید این فکر به ذهنش میاد دیگه نکنه مثلاً این خاورمیانه‌ایا این افرادی که در همسایگی ما هستند این مردم آفریقا انقدر عصبی‌ن چیز میکنن خب مال صورت پهنشونه صورت پهنم ماله اینه که تستسترون بالاست و تستسرون برای چی بالاست برای اینکه میگه اینا هنوز اهلی شدن رو تجربه نکردن. حالا باز مطالعه‌ی دیگری رو خدمتتون بگم این مال ۲۰۱۶ هست در ژورنال personality and individual differences ، facial width to height ratioهمون fwhr predicts psychopathic traits in males, پیش بینی رفتارهای ضد اجتماعی یا سایکوپاتی در مردان هست، یعنی بدتر شد فقط خشونت نیست دیگه حالا داستان داره حتی پیچیده تر میشه و هر نوع بدجنسی و ضد اجتماعی بودن و psychopathy و ببین psychopathy رو شما تقریبا میتونی معادل اهلی نشدن بگیری دیگه اینا که وحشی‌ان چاقو میکشند حمله میکنند به این و اون تعرض میکنند و در واقع میگه اینا چهره پهن‌تری دارند از قرن نوزده هم چهره شناسی بود مثلا میگفتن ما جمجمه هایی داریم dolichocephal، dolichocephal اون جمجمه های کشیده هست اون آلمانی ها دانمارکی ها جمجمه هاشون dolichocephal هست، در مقابل اعراب، آفریقایی ها و مناطق جنوب آسیا brachycephal هست یعنی جمجمه پهن دارن، نکنه این همونه حالا در لباس دیگه، این پژوهش در دانشگاه ولفگانگ گوته صورت گرفته و ۲۰۱۸ بوده هم روی دانشجویان انجام دادن نود و شیش تا از دانشجویانی که نژاد kakeyzian بودن حالا kakeyzian ترجمه‌اش میشه قفقازی ولی منظور این نیست از منطقه قفقازن، اون نژاد سفید اروپایی رو میگن kakeyzian، یعنی مثلا چینی ها و خاورمیانه‌ای ها و در عین حال سیاه پوستا رو جدا کردن توی این پژوهش، نود و شیش تا از اونا بوده و در عین حال چهل و یک زندانی از یکی از دارالتادیب‌های شهر ابراخ در آلمان، در واقع justiz folkshotz anstalt، که در واقع میشه مرکز قضایی با در واقع جنایی که مال شهر ابراخ بوده و چهل و یک زندانی اونجا رو هم انتخاب کردن و باز ببینید در اسلاید چهل و سه شما میبینید شیوه محاسبه‌شون همون بوده قسمت بالای چشم پایین کمان ابرو رو گرفتن تا بالای لب بالایی filtron، یعنی پایین فیلتروم، این منطقه شده ارتفاع چهره و در واقع bi zygomatic width یعنی zygomatic bone رو بگیرید دو طرفش میشه bi zygomatic width که در واقع این رو هم از اون ور گرفتن گفتم این عملا یک ممیز هشته، حالا ببینم اونایی که از یک ممیز هشت بالا ترن خشونتشون بیشتره یا کمتره و تستی رو که اینجا سنجیدن فقط خشونت نبوده تست ppir بوده تست ppir، Ppir میشه psychopathic personality inventory Reviseش که صفت‌های ضد اجتماعی رو می‌سنجه و در واقع سه زیرشاخه داره ،یعنی یه نمره توتال داره یه زیرشاخه‌ی fearless dominance داره یعنی سلطه جویی بدون ترس، در واقع خودمونیش میشه قلدوری این‌هایی که زور میگن بولی میکنن ایناهایی که دیگران رو تهدید میکنن خوراکیشون رو میگیرن زورگیری میکنن خفت‌گیری میکنن fearless dominance هست self-centered impulsivity، یعنی تکانشگری مطعوف به خود، یعنی اینایی هستن که به صورت ناگهانی در جهت خودشون تصمیم میگیرن یه دفعه عصبانی میشن یکی رو میزنن یه دفعه تصمیم میگیرن به نفع خودشون یه چیزی رو میدزدن خوراکی سهم خودشون رو بیش از اونی که هست اتفاق میکنن یعنی مخلوطی از narcissism و تکانشگری هست، پرسشنامه‌ی جالبیه پرسشنامه‌ی خوبیه به نظر من میتونین استفاده کنین بر سنجش رفتارهای ضد اجتماعی و cold heartedness سومین شاخصش در واقع سنگدلی، این احساس نداشتن همدلی، نداشتن عاطفه به دیگران و بی‌تفاوتی به رنج و مشقت افراد، خب چیزی که در آوردن اینه که شما اگر نگاه بفرمایید در واقع قسمت سیاه مال دانشجوها هست، قسمت روشن‌تر نمره جمع در واقع زندانی ها هست، که شما می بینید نمره جمع زندانی ها در واقع بالاتره و شیوع نمرات بالاتر در گروه زندانی ها بیشتر هست ، یعنی در دانشجوها منحنی به سمت نمرات پایین تر از سیصد متمرکزه در صورت که در زندانی ها که با رنگ روشن نشون داده شده بیشتر متمرکز به بالای میانگین سیصد هست، و وقتی شما نگاه میکنی خیلی از زندانی ها تو هر سه حوزه سلطه‌جویی بدون ترس، قساوت قلب و سنگدلی، و همچنین تکانشگری خودمحور در واقع نمرات بیشتری کسب می کنند منتهی در این منحنی خیلی بهتر نشون داده شده باز شما اون ضریب regression رو می بینید چه در زندانی ها چه در دانشجویان، می بینید که در هر دو گروه هر چقدر چهره پهن‌تره و حتی اون چهره هایی که به سمت دو ممیز چهار میره دیگه دو ممیز چهار کاملا یه صورت پخ داره دیگه در اون چهره های دو ممیز چهار که شما نگاه میکنید آنچه که متوجه می شید که میزان psychopathy افزایش یافته و ضریب regression، ضریب همبستگی، یه چیزی حدود 25% در دانشجویان هست و 48% یعنی خیلی بیشتر در زندانی ها، یعنی در واقع هر زندانی که صورتش پهن‌تره به نظر میاد خشن‌تر و ضد اجتماعی‌تره، خب البته میگم این خیلی تبعات میتونه اجتماعی خاصی داشته باشه، یعنی شما تو خیابون راه بیفتی هر کی رو دیدی صورتش پهنه حس کنی این آدم وحشیه، خطرناکه، پردردسریه، من خواهش میکنم هیچ استنتاج بالینی نکنید، علم چهره‌خوانی خیلی شبهه داره و زیر سواله ولی در هر حال این مطالعات هی داره میاد و در واقع پشتوانه‌ش هم اینه میگه وقتی سلول های عصبی، از ستیغ عصبی، neural crest مهاجرت میکنند اونایی که بیشتر مهاجرت میکنند به گونه‌های وحشی شبیه ترند، زودتر به چهره می‌رسند و باعث رشد بیشتر چهره و پهن شدن چهره و زمخت شدن صورت میشند، میگم تفسیر با خودتون من یه مقدار با شک نگاه میکنم، ولی خب ادعای تامل برانگیزیه. باز زیر گروه ها رو اگر شما نگاه کنید چه در دانشجوها چه در زندانی ها، میبینید به خصوص ما همبستگی رو در زندانی ها خیلی پررنگ‌تر می‌بینیم، بین چهره و در واقع نمرات مختلف سایکوپاتی، این داستان خیلی میشه گفت پررنگ شده و اخیرا مقالات زیادی در میاد و یکی از اصلی‌ترین مقالات یک متا آنالیزه، متا آنالیز میدونید چندین مقاله مختلف رو میاد بررسی میکنه که ماله 2015ه طبعا مقاله قبلی توش نیست اون 2016 بود، که توی plos plos 1 چاپ شده Men’s facial width-to-height ratio predicts aggression: a meta-analysis که در این متا آنالیز جواب نهایی رو اگر شما نگاه کنید اون مجموع یک چیزی حدود 20 مطالعه هست که این مسئله چهره رو سنجیده وقتی شما نگاه میکنید این صفر رو که میبینید هر چقدر شما به سمت راست حرکت کنید یعنی اینکه همبستگی بیشتر هست و شما میبینید یک همبستگی تقریبا 11 صدم 12 صدم وجود داره بین فرایند کل این مقالات در زمینه پهنای چهره و پرخاشگری، خب متا آنالیز ها معمولا مقالات کلیدی هستند ، یعنی وقتی متا آنالیزی میگه همبستگی وجود داره تا اطلاع ثانوی مجبوریم بگیم وجود داره به همین دلیل من اینجا نمیتونم بگم که نه اشتباهه خب اینجا 20 تا مقاله بوده ولی یه ذره با تردید نگاه میکنم مثال براتون بزنم. خب مرزهای نژاد رو چجوری سنجیدن؟ یعنی از کجا فهمیدن که همه kakeyzian هستن؟ این kakeyzian رو افراد خودشون میان ابراز میدارند دیگه، شما تو برگه پر میکنید من نژادم سفیده، حالا بعضیا هستن مخلوطه مثلا اونایی که از نواحی جنوب اروپا اومدند، یوگسلاوی سابق اومدند، ساکنان آسیای میانه، ترکیه، قسمت هایی از ارمنستان، قسمت‌های باکو اینا، اینا چی؟ آیا این ها هم kakeyzian یا مخلوط دارند؟ و شاید بشه اینجور فکر کرد که این تفاو‌ت‌ها نه ناشی از سایز جمجمه بلکه ناشی از نژاد هست، یعنی یه مساله قومیتی‌ست، و نژادم من میگم نه به معنی ژنتیکی و بیولوژیک و تستسترونی اون، به معنی در واقع قومیتی، خب بعضی قومیت‌ها ممکنه چون مهاجرت کردن به اروپا، اونجا خوب با فرهنگ اونجا هنوز منطبق نشدن در نتیجه رفتارهای ضد اجتماعی بیشتری دارند، میگم این مقاله رو باید با تردید نگاه کرد، حتی بعضی‌ها از مقالاتی که تو این متا آنالیز بودن یه جوری طرف تفسیرش کرده، به عنوان مثال، این مقاله رو نگاه کنید، این مال دو هزار دوازدهه، Male facial width is associated with death by contact violence مثلا اومده دیده که بیایم عرض چهره رو بگیریم، با مرگ در اثر خشونت، و این یکی برعکس درآورده، narrow-faced males are more likely to die from contact violence مردها یا نرهای چهره باریک، احتمال کشته شدنشون در جریان خشونت بیشتره، این جزء همین مقالاتی‌ست که در این متا آنالیز صفحه‌ی 47 به کار رفته، من اون مقالات متا آنالیز رو هم استخراج کردم، نشستم نگاه کردم ببینم چی توشه، مثلا این هم توش بود، منتهی این یکی برعکس در آورده دوستان عزیز، ببینید مثلا دیده هر چی چهره باریک‌تره، امکان این که شما کشته بشید در نزاع خیابانی بیشتره، منتهی این رو هم باز در اون متاآنالیز دقت می‌فرمایید به نفع اون نظریه‌ش در واقع استفاده کرده گفته بله دیگه اونایی که چهره پهن دارن قلدرن، ضد اجتماعی‌ان، اگرسیون، اونا کشته نمیشن این چهره باریک ها مظلومن، تو سری خورن، اهل جنگیدن نیستن، اهل چاقو کشی نیستن، اینا کشته میشن، این یک ذره استدلال غریبیه نمیدونم قبول دارید یا نه، در واقع اصلا چرا این چهره باریکی باید تو نزاع خیابونی درگیر شده باشه که کشته بشه و این البته از یه مخزن جالب این رو جمع کردند، یعنی در این مقاله اومدن تعداد زیادی از جسدهایی که در آرشیو مردم شناسی امریکا هست در واقع استخراج کردن یعنی یک چیزی حدود سی چهل سال جسدهای مختلف رو اومدن دیدن و علت مرگ و اون چیزی که در آوردن اینه که افرادی که به واسطه خشونت در نزاع کشته شدن اومدن تو جسدشون عرض و طول جمجمه‌شون رو در واقع استخراج کردن و چیزی که در اون در آمده یک ضریب همبستگی بوده که نشون داده که در این اسلاید شما میبینید که هرچقدر واقع فاصله by zygomatic یعنی فاصله دوتا استخون گونه به ارتفاع چهره بیشتر هست امکان این که شما در نزاع کشته بشی کمتر هست یعنی شما دست به چاقوت خوبه کشته نمیشی، حالا این دیگه قضاوت با شما، اینم باز در همون مقاله هست که یک سوم تحتانی یعنی یک سوم اونایی که خیلی دیگه چهره‌شون باریکه میبینید که در واقع خیلی زیاد توی نزاع کشته میشند و برعکس اونایی که حالا باز یک چهره‌ی پهن‌تری دارند امکان کشته شدنشون کمه اینجا upper third رو میبینید شما خیلی کمتر کشته میشن تا اون یک سوم و دو سوم تحتانی، به همین دلیل من فکر میکنم یه مقداری ما باید با یه مقدار احتیاط به این مسئله نگاه کنیم و به راحتی در واقع تسلیم نشیم. ولی ادعایی‌ست که ریچارد رنکهام خیلی روی اون به کار میبره و من میدونم که اونایی که به نظریات بیولوژیک و ژنیتیک خشونت علاقه‌مندند از این مقالات استفاده می کنند و من هم مجبورم بعضی جاها تایید کنم درست میگید ظاهرا علم این رو داره میگه میگه تستسترون باعث پهنای چهره میشه و اونایی که تستسترون بیشتری دارن طبعاً چهره عریض‌تری دارن و چهره عریض‌تر با خشونت بیشتر لااقل توی بازی و دانشجویان و در عین حال زندانی ها همراه هست، خب این یه مسئله بود، یه مسئله دیگه، اگه ما میخوایم خشونت واکنشی نداشته باشیم باید چی داشته باشیم؟ خویشتن‌داری یعنی در واقع خویشتن‌داری مختل هست که خشونت reactive رو دامن میزنه چون شما دقت کن خیلی هم افراد اینو میگن دیگه خودتو کنترل کن عصبانی نشیا ببین اون چیزی گفت تو چیزی نگی تو رو خدا مواظب خودت باش خودتو کنترل کن یه جو به خودت مسلط باش خشمتو فرو بخور این کظم غیظ که میگن اینه یعنی در واقع میشه اینجوری گفت اون‌هایی که کظم غیظ دارن reactive agression ندارن و طبق این ادعا بایستی اهلی ترین انسان ها باشند حالا اومدن همین مسئله رو حالا نه به صورت کنترل خشم بلکه به صورت self control در حیوانات مختلف سنجیدن اینم مقاله جالبیه، ریچارد رنکهام تو این کتاب به مقاله اشاره میکنه و من میخوام به عنوان یک حالا مبحث کوتاه این رو خدمتون بگم ژورنالش معتبره Proceedings of National Academy of Sciences PNAS مال 2014 The Evolution of Self-Control تکامل خویشتن‌داری، تکامل کنترل خود، خب این مقاله چی میگه این مقاله اولا ببینیم چقدر نویسنده داره یعنی پر نویسنده هست برای اینکه یک پژوهش خیلی متنوع چند مرکزه بوده روی انواع و اقسام حیوانات، یعنی نزدیک سی گونه مختلف حیوانی رو از هر کدومشون بین 6 تا 60 تا انتخاب کردن و تست روانشناسی ازشون به عمل آوردن در زمینه‌ی خویشتن‌داری، میگم اگه به این کتاب هم علاقه ندارین باز این چیزاش آموزش‌هاش قشنگه که شما self control رو توی حیوان چجوری می‌سنجی؟ در واقع شما چه شکلی می‌فهمی این حیوان خویشتن‌داره، این حیوان خودش رو داره کنترل میکنه؟ دو تا تست اینا ابداع کردن، یکی تست سیلندره و دیگری تست A not B task و این دو تا تست معتقدن خیلی خب خویشتن‌داری رو توی حیوانات نشون میده شما هم اگه حیوان خونگی دارید میتونید این تست ها رو انجام بدید و میزان خویشتن‌داری اون حیوان رو بسنجید، حالا این تست ها چی هستند؟ من دوتا فیلم از خود مقاله دارم که تو سایت مقاله بود من وسط این پاورپوینت اونا رو خواهم گذاشتم، که در واقع شما میتونید یه لحظه نگاه کنید من منتاژ خواهم کرد که ببینید اون تست چی هست، تستش یکیش اینه که یه سیلندر درست میکنند، یک لوله شیشه ای و در وسط اون یک خوراکی میذارند متتهی این لوله‌ی شیشه‌ای رو عمود به حیوان قرار میدن، یعنیحیوان عمود بر این لوله هست خوراکی رو میبینه و میاد سعی کنه خوراکی رو بخوره منتهی شما میدونید که اگر خوراکی رو دید اگر مستقیم بیاد خب به شیشه برخورد میکنه باید یک لحظه خودش رو کنترل بکنه و بره از دو سر لوله‌ای که باز هست پوزه‌ش رو بکنه یا دستش رو بکنه و خوراکی رو برداره اگر حیوانی همینجور گیر کرده و هی داره پوزه‌ش رو میزنه به شیشه این نشون میده self control نداره، self control یعنی خویشتن‌داری، باید دنده عقب بگیره یه لحظه از خوردن امتناع کنه، بیاد عقب، از اطراف به سیلندر نزدیک شه که بتونه بخوره، اون حیوانی که تا خوراکی رو دید میچسبه پشت شیشه این self controlش پایینه و برعکس حالا شما تو این کلیپ خواهید دید بعضی حیوانات تا پوزه‌ش میخوره به شیشه میرن عقب دور میزنن از اون طرف میان داخل و این حالا این رو سنجیده. تست A not B چیه؟ اینم باز یه تست ساده هست باز گربه دارین، سگ دارین، حتی طوطی دارین میتونین انجام بدین، در حالی که اون حیوان داره میبینه، شما یه خوراکی رو میذاری توی ظرف A، بعد هنوز نمیذاری بیاد بخوره و در حالی که باز داره نگاه میکنه خوراکی رو جلوی چشمش از ظرف A بر میداری میذاری توی ظرف B بعد حیوان رو رها میکنی بیاد خوراکی‌شو بخوره اگه رفت طرف ظرف B یعنی خویشتن داری داره ولی خیلی از حیوانات صاف میان میرن طرف A چون اول اونجا دیده و اون لحظه که دیده خوراکی رفته اون تو دیگه بقیه‌ش رو گوش نداده مثل اینایی که میگن ADHDه حواس پرته درس رو گوش نمیده دیگه بقیه رو گوش نداده هی هنوز تو ذهنش مونده که خوراکی تو Aه، زوم کرده بره A رو بگیره و هی میاد توی لیوان A رو میگرده در صورتی که باید بره توی B رو بگرده و این جلو چشمش بوده خیلی تست های ساده ایه، حالا کلیپاش رو نگاه کنید قشنگه، این دوتا تست هم با هم همبستگی نسبتا زیادی دارن ، پنجا و سه صدم با هم همبستگی دارن یعنی اونی که تو سیلندر تست خوب عمل میکنه همونیه که توی A not B عمل می کنه خب، چه حیواناتی بودن؟ ببینید حیوانات خیلی متعددی رو سنجیدن، برای همینه این همه مولف داره این مقاله، بونوبو رو گرفتن شامپانزه گرفتن، گوریل گرفتن اورانگوتان گرفتن، بابون زیتونی گرفتن، بابون نمیدونم هامادریاس گرفتن، انواع ماکاکا رو گرفتن، انواع میمون های دم طلایی و سر طلایی و تامارینو اینا رو گرفتن میمون سنجابی رو گرفتن، لمورها رو گرفتن fox squirrel در واقع اون squirrel در واقع این انواع کایوتی، سنجاب روباهی ببخشید بعضی لغتها یه لحظه فراموشم میشه، سنجاب روباهی رو گرفتن کایوتی رو گرفتن کایوتی می‌دونید که یک چیزی مثل گرگ اهلی شده هست،سگ معمولی رو گرفتن، گرگ رو گرفتن فیل رو گرفتن، pigeon در واقع کبوتر رو گرفتن انواع پرنده ها رو گرفتن و حتی فنچ ها و پرستو ها و اومدن توی این گروه ها اومدن این ها رو اندازه گیری کردن، چیزی که تو همه‌ی این ها محسوسه ببینید، یک ضریب هست و در واقع این ضریب اندازه جمجمه هست با موفقیت در این تست ها ببخشید یعنی شما همینطور که ملاحضه می‌فرمایید، هر چقدر جمجمه‌ش بزرگتره توی تست های سیلندر A not B و مجموع این دوتا بهتر عمل می کنه ببینید و این لگاریتمی این پایین، معنی دیگرش اینه هر چی مغز گنده تره هر چی جمجمه گنده تره، قدر مطلقش‌ها هر چی بیشتره میبینید که حیوان توی خویشتن‌داری بهتر عمل می کنه، پس این یه درس نورساینس باشه برای شما صرف نظر از اینکه به ریچارد رنکهام اعتقاد دارید یا نه و این درس نوروساینس اینه هر چی مغزت گنده تر باشه خویشتن‌داری‌ت بیشتره و تو انواع حیوانات این قانون حاکم هست، ببینید چه ضریب زاویه‌ی خیلی قابل توجهی داره. این خط پایین چیه؟ این خط پایین در واقع حجم جمجمه‌‌ای با احتساب سایز بدن هست، چون شما در نظر بگیر خب مغز فیل اصولا بزرگتره چون هیکلش گنده‌تره و یک فنچ در واقع میبینید خب هیکلش کوچکتره پس مغزشم کوچکتره ولی جالبه اینجا نگاه کنید خیلی ضریب زاویه ملایم شده، مثل اون نیست، پس به عبارت دیگر پیام ساده‌ش اینه، اون نسبت مغز نیست که مهمه، قدر مطلق مغزه، یعنی اگر شما به واسطه این که هیکلت گنده‌ست مغزتم گنده تره این قبوله مغز گنده تره پردازش بهتری خواهد داشت، پس یک راه هوشمند شدن حیوانات اینه که سایزشون گنده تر بشه برای همین ما نمیتونیم احتمالا یک انسان هوشمند در سایز یک فنچ یا یک مثلا مرغ داشته باشیم هرچی گنده تر باشن هوش بیشتری دارن و اگر اون کینگ کونگ خیالی وجود داشت اون کینگ کونگی که هالیوود اون رو ساخته، قاعدتا بخاطر اون مغز خیلی بزرگی که می‌داشت باید خیلی هوشمند می‌شد، چون یک پردازشگر یک processor خیلی بزرگ داره دیگه، یک سی پی یو خیلی گنده داره، میتونه هم self regulation خوبی داشته باشه هم حل مساله، ولی اینجا واضحا شما می‌بینید در واقع نسبت جمجمه‌ای در واقع خیلی جمجمه به بدن تعیین کننده نیست. خب همین رو هم در میمون‌ها به صورت جداگانه بررسی کرده چون میمونها خیلی در واقع گروه خاص‌تری هستند که باز شما می بینید قدر مطلق مغز چقدر همبستگی خوبی داره با خویشتنداری در صورتی که اون نسبت مغز به هیکل یعنی سایز نسبی مغز کمتر این رابطه رو داره، اینی که میوه خور هستن هیچ رابطه‌ای نداره، چون مثلا خویشتن‌داری رو خیلی‌ها می گفتن در میوه خورها پیدا شده، این ها باید بگردن میوه های خوب پیدا کنن، هیچ ربطی نداره باز یه جای دیگه که شما خویشتن‌داری خیلی خوب می بینید اینه، این ها نظریات دیگه هست اونایی که تنوع غذا دارند موجوداتی که همه چیز خوار هستند، و غذاهای مختلف می خورند، میگن خویشتن‌داری بیشتری دارند و این ها اهلی شده‌تر هستند چرا؟ چون باید بین غذاهای مختلف انتخاب کنه، اتوماتیک تا غذا رو دید نره طرفش، بشینه فکر کنه من الآن نارنگی بخورم یا پرتقال؟ من الآن مثلا سیب بخورم یا هلو؟ من الآن برم گندم بخورم یا اینکه گوشت بخورم؟ و وقتی شما تنوع رژیم غذایی داری، مغز بایستی که خویشتن‌داری بیشتری داشته باشه، ولی یه چیز عجیبی که در این مطالعات هست اینه که سایز گروه به اندازه‌ی خویشتن‌داری خیلی ربط نداره، یعنی اونایی که تو گروه‌های خیلی بزرگ زندگی میکنند، لزوما خویشتن‌داری بیشتری ندارند، در واقع آنچه که اینجا درآورده اینه که سایز مغز هست، خب تا اینجای کار ما با چند تا پژوهش آشنا شدیم، حالا اجازه بفرمایید من اینجا وقفه بندازم بیایم بپردازیم به بحث بعدی در واقع این کتاب که این خود اهلی سازی از کجا اومده؟ بشر چجوری خودش رو تونسته اهلی کنه؟ اگر فرض کنیم که بشر معاصر از نظر ژنتیکی و زیستی اهلی شده هست یعنی اون ویژگی‌های حیوان اهلی رو داره، من در اون مبحث یه قسمتی رو فراموش کردم بهتون بگم، وقتی اون مهاجرت سلول های عصبی، از ستیغ عصبی کند میشه کم میشه، گفتیم چهره کودکانه میشه juvenilization اتفاق میفته رفتار کودکانه میشه برای همینه طرف مهربانتر میشه بازیگوش‌تر میشه یکی از دلایلش میگن کوچک شدن amygdala هست در واقع اون سلول ها به عنوان عامل رشد به منطقه amygdala نمیرسند یا دیرتر میرسند در نتیجه اینا amygdala های کوچکتری دارند و شما میدونید amygdala کوچکتر معمولا ارتباط داره با این احساس کمتر ترسیدن کمتر مضطرب شدن و کمتر تهدید درک کردن، یعنی اون حیواناتی که amygdalaشون کوچکتره نسبت به غریبه ها کمتر حساسند، در صورتی که شما در خشونت واکنشی اصل مسئله شما ترس از غریبه ها و خشم به غریبه هاست، خب پس اینجا رو متوقف کنیم تا چند لحظه دیگه
Document