عرض سلام دارم خدمت شما دوستان و علاقمندان عزیز، امروز هم میخوام باز در خدمتتون باشم با یکی از پژوهشهای تامل برانگیز، یک پژوهشی بود که به نظرم جالب اومد و آدم رو به فکر وا میداره و به نظر میاد این پژوهش در درک ما از جهان هستی، جهان زیست شناسی اهمیت داره و مبانی اخلاق رو در بین موجودات برای ما به چالش میکشه و به فکر وا میداره. باز قهرمان این پژوهش طوطیهای خاکستری هستن، واقعا دارم یجوری شیفته این موجودات میشم حالا نمیدونم چقدر از اینا میشه تو ایران پیدا کرد ولی موجوداتی به نظر میاد خیلی جالب هستن، خیلی کنجکاون، خیلی تواناییهای اجتماعی تامل برانگیزی دارن و قهرمان خیلی از پژوهش های زیست شناسی و روانشناسی اجتماعی در سالهای اخیر بودن. african gray parrots طوطیهای خاکستری آفریقایی، در اینجا مقالهی جدیدی هست مال ۲۰۲۰ هست، در ژورنال core biology چاپ شده، parrots voluntarily help each other to obtain food rewards، طوطیها داوطلبانه به همدیگر کمک میکنند که پاداش غذایی به دست بیاورند، همینجور که میبینید پژوهش با یک محفظهی ساده صورت گرفته، یک محفظهای هست که دو تا طوطی خاکستری به نوبت توی اون قرار میگیرن، تعدادی واشر اینجا ریخته شده و قانون این در واقع آزمایش اینه که هر گاه طوطی بتونه یک واشر رو به این آزمایشگر که دستش اونجا هست بده در ازاش یک گردو دریافت میکنه. شما اگه ببینید اینجا یک ظرف گردو هم قرار داره و اینا واشرهایی هستن که روی زمینن. و این اتفاق میفته که گاهی اوقات این محفظهی ارتباط بین آزمودنی یعنی طوطی و آزمایشگر بازه گاهی اوقات بستهس گاهی اوقات یکیشون واشر در اختیار داره و اون یکی واشر در اختیار نداره و اتفاقی که میفته در این گونه موارد این است که میبینی طوطی اگر واشر رو تحویل اون فرد بده، در همون لحظه یک دونه گردو دریافت میکنه و این دو تا طوطیام با یک محفظهی دیگه که یک شکاف در بین اونها هست همینطور که اینجا مشاهده میکنید میتونن با همدیگه در واقع ارتباط داشته باشن، و به همدیگه از این واشرها منتقل بکنن، این طوطیهای خاکستری آفریقایی. آزمایش رو در چهار حالت مختلف انجام دادن، باز میگم یک مقدار شما اگر میخواید این پژوهشا رو دنبال کنید بهتره از فایل تصویری استفاده کنید که بتونید عکسا رو ببینید در غیر این صورت باید اسلایدها رو دانلود کنید و مقابلتون قرار بدید، اسلاید ۵۵ هستیم از مبحث پژوهش های تامل برانگیز. حالت اصلی ما در واقع حالت تست هست، ببینید یکی از طوطیها واشر داره و طوطی دیگه واشر نداره ولی دریچه به سمت آزمایشگر فقط در طوطیای که واشر نداره بازه، اونی که واشر در اختیارش هست در واقع راهی به آزمایشگر نداره، یعنی نمیتونه از واشراش بده و گردو بگیره. یک حالت دیگه هست که هر دو تا دریچه بسته و آزمایشگری در کار نیست، گردوییام در کار نیست، ولی یکیشون واشر داره و اون یکی واشر نداره. حالت سومی رو داریم که طوطی دومی وجود نداره، یعنی فقط یه طوطی هست، او واشرها رو در اختیار داره ولی دریچه ارتباطش با آزمایشگر بسته هست و باز حالت چهارم رو شما میبینید که طوطیای که واشر در اختیار داره دریچهش برای آزمایشگر بازه و طوطی مقابل دریچهش بسته هست یعنی اگر واشری بهش داده بشه، نمیتونه اون واشرها رو استفاده بکنه. و گفتم قانونش اینه که هر موقع به آزمایشگر به اون فردی که اونجا نشسته، انسانی که اونجا نشسته، شما یه دونه واشر بدی، یه تیکه گردو به شما میده و بعد اینا اومدن ببینن که خب واکنش این طوطیها چی هست؟ یعنی وقتی در این حالت قرار دارن چه اتفاقی میفته؟ خب اسلاید بعدی در واقع جواب این آزمایش هست، منتهی من احتمالا باید پس و پیش برم و اسلاید رو هر از گاهی توضیح بدم و برگردم به صفحه قبل برای اینکه برای شما قابل تامل باشه، بیایم از سمت چپ شروع کنیم، اسلاید پنجاه و شیش. حالت MC، حالت MC یعنی motivational control، یعنی اون حالتی که کنترله، حالت در واقع شاهد ما هست حالت آزمایش ما نیست و این هست، ببینید در این حالت طوطی خودش واشر در اختیار داره و میتونه با محفظهای که بازه واشر رو بده و در واقع گردو دریافت کنه، وقتی این حالت دی که آخرین حالت هست رو نگاه میکنیم میبینید که طوطی خاکستری آفریقایی هیچ واشری رو به اون یکی منتقل نکرده، در اینجا در این ستون هم شما میبینید که بین صفر تا ده داریم، یعنی ده تا واشری که در اختیار داره چند تاشو به طوطی دیگه میده. در این حالت پس اولین نتیجهای که میگیریم اینه دوستان از اسلاید ۵۵، که اگر خودم میتونم بخورم ،استفاده میکنم و به کس دیگه نمیدم. جهان حیوانات جهان ایثارگری نیست، یعنی از شکم خودم ظاهرا نمیزنه که به اون یکی طوطیه بده من مال خودمه خودمو میتونم اینها رو عوض کنم با گردو و گردوهامو بخورم این رو هم بگم که در آزمایش ها هیچ وقت اتفاق نیفتاد که گردو رو که گرفت بیاد به اون یکی بده واشر رو حاضره بده ولی گردوهه رو حاضره نیست بده، حالت C رو در نظر بگیرید حالتی که طوطیه دیگری اون طرف نیست ولی دریچه اون طرف بازه باز در این حالت نگاه کنید طوطی آفریقایی تعداد کمی واشر رو انداخته اونور بین دو تا سه تا رو تو هر نوبت به طور متوسط انداخته اون طرف که بیفته تو محفظهای که اون یکی طوطیه هست، حالت دیگری هست که یک طوطی وجود داره ولی اون طوطی ببین راهی نداره برای اینکه واشر رو نقد کنه در این حالت هم ببینید طوطی در واقع یک یا دو بار واشر رو به طرف مقابل داده باز اینجا شما میبینید تعداد دفعات به طور متوسط انتقال واشر رو ولی حالت اصلی که حالت آزمون هست و پژوهشگرا روی این مانور دادن این حالتیست که خودم نمیتونم واشرامو انتخاب کنم، ولی اگر بدم به طوطی دیگه، اون طوطی میتونه واشر رو بگیره بده به آزمایشگر و گردوها رو بگیره و نوش جان کنه در این حالت دیدن که طوطیهای خاکستری به طرف مقابل تمام واشراش رو میده یعنی این حالتی که شما در اینجا مشاهده میکنید ببینید تقریبا هر ده واشر رو منتقل کرده و این نکته جالبیه یعنی میگه در جهان حیوانات اگر حیوان برای خودش داشته باشه حاضر نیست از شکم خودش بزنه از سهم خودش بزنه یکی دیگر رو تغزیه کنه ولی اگر ببینه که اون پدیده به دردش نمیخوره ولی اگر بده به کسی دیگر به درد اون خواهد خورد و اون میتونه بهره ببره با طیب خاطر و تمام و کمال این کار رو خواهد کرد و شما میبینید طوطی خاکستری میاد به اون یکی طوطی تمام واشراش رو میده یعنی این حالت رو در نظر بگیرید پیام سادهش اینه حالا که من خودم نمیتونم بخورم اشکال نداره رفیق اینا مال تو، تو نوش جان کنی و جالب اینه که در حالت B و C این دوتارو به عنوان کنترل گذاشتن ممکن بود شما تصور کنید که خب این طوطی ذاتا دوست داره که واشر بده به اون یکی طوطی ولی نگاه کنید در حالت B از دادن واشر امتناع میکنه حالا که گردویی درکار نیست پس من بی خودی برای چی به تو واشر بدم و در واقع من فایده نداره، این کار یک کار عبثه و اون رو انجام نمیده و در واقع پژوهشگرها این نتیجه رو گرفتن که طوطیها صرفاً برای دلخوشی واشر به هم exchange نمیکنن زمانی واشر میدن که بدونن اون یکی بهش نفعی میرسه و باز حالت کنترل C رو هم در اینجا قرار دادن که ببینن آیا طوطیه شاید اصلا دوست داره واشرهاشو بندازه اونور، یعنی یه علاقهای داره وقتی دریچهی اینور بستهس من واشرها رو بندازم اونور دیدن بخشی از کارش اینه آره یکی دو تا واشر گاهی اوقات میندازه اونور و این کار رو می کنه و کنترل D در واقع نشون می داد که خب خودش اگه بتونه نقدش می کنه اینجور هم نیست که خودش حواسش نباشه این واشرا به چه درد می خورن حالا چرا این آزمایش اهمیت داره برای اینکه اون حالت تست و اون حالتی که من واشرام رو به یه طوطی دیگه میدم، از نظر بیولوژی کلاسیک، نه بیولوژی مدرن، از نظر اخلاق کلاسیک، نه اخلاق مدرن زیست شناختی، یه کار عبثه یعنی ببین وقتی تو خودت نمی تونی واشرات رو بخوری نقد کنی چرا زحمت می کشی میدی به یکی دیگه گاهی اوقات یه سری ضربالمثل هست که مثلا می گن دیگی که برای من نمی جوشه نمی دونم حالا لغت ناشایست به کار نبریم سر سگ توش بجوشه در واقع صحبت سر اینه که حالا که این واشرا گردو نمیشن جهنم من برای چی بدم تو بخوری؟ ولی می بینی حیوانات وقتی خودشون نتونن با تمام و کمال حاضرن این کار رو بکنن خب این یک معمای جدی برای زیست شناسان بود این کار چه فایدهای داره؟ و بر اساس این نظریات مختلفی رو تبیین کردن من چند تا نکتهرم بگم برای تکمیل توضیح آزمایش، ممکنه بعضی ها بگن که خب در اون حالتها اون طوطی دریافت کنندهی واشر وقتی می دیده واشراشو می تونه نقد کنه یعنی اون دریچه بازه احتمال هست که شروع کرده جیغ و داد کردن به زبان طوطی با اون یکی صحبت کردن، هی رفیق ضایع نکن تو که خودت نمی تونی بخوری، لااقل واشرارو بده من نقد کنم اینقدر نامرد نباش اینقدر نمیدونم آدم ضایعی نباش ولی ظاهرا وقتی صوت این طوطیها رو ضبط کردن در حالتهای مختلف، متفاوت نبوده، پس عکسالعمل طوطی کمک کننده ناشی از این نبوده که طوطی دریافت کننده او رو تحریک می کرده سر و صدا راه مینداخته، جیغ و داد می کرده، می اومده جلو قفسش پر می زده که بابا میگن بابا ذله شدم دیگه بیا واشراتو بگیر دست از سر ما بردار ولی این نبوده ظاهرا یعنی به نظر میاد از یک ادعای نویسندهها اینه از یک حس درونی اخلاقی کمک به هم نوع جوشیده و البته دیدین این کمک به هم نوع تا حد ایثار نمی ره از خودش حاضر نیست بده ولی اگر اضافه مونده رو دستش کمک می کنه به دیگران، حالا شما ممکنه بگید حالا چرا اینقدر این پژوهش اهمیت داره؟ خب گفتم از نظر زیستشناسی این یک کار عبثه، چرا این طوطی این کار رو می کنه این باعث شد و این گونه آزمایشها میگم این اولین تو نوع خودش نیست باعث شد که زیستشناسان این احساس رو داشته باشند که ما رگههایی از اخلاق در موجودات اجتماعی داریم و این فایده این عمل طوطی چی بوده مثلا میگن که این میتونه کمک کنه و بر مبنای اصلی باشه که زیستشناسان مدرن خیلی دارن به اون اشاره میکنن در حوزه اخلاق به نام reciprocity یا اقدام متقابل و می گن که حیوان این کار رو می کنه و درسته که واشرا به درد خودش نمی خوره ولی به اون یکی میده که رفیق ببین تو روز تنگنام من بهت کمک کردم اون زمانی که من اضافه داشتم به شما یاری رسوندم پس تو من یادت باشه و من رو توی شرایط متقابل همین کار رو برام بکن و در واقع این حالا بگیم رفتار ژنتیکیه، بگیم یک سری رفتار زیستیه، ولی هرچه هست پایههای شکل گیری نوعی کمک متقابل رو تو حیوانات ایجاد کرده، به عبارت دیگر در یک سلسلهای از تکامل، حیوانات به این توانایی رسیدن که اگه از دستت برمیاد و چیزی از خودت کم نمی شه تا می تونی به همنوع خودت کمک کن چرا؟ برای این که اون همنوع خودت، در روز مبادا امید داشته باش که اقدام متقابل بکنه، خب بعد دیدن که اتفاقای دیگه توی همین پژوهش های مشابه هست مثلا هر چقدر این طوطیا با هم آشناتر باشن همدیگر رو قبلا دیده باشن به نوعی نسبت خویشاوندی با هم داشته باشن قبلا کنار هم توی یه قفس بوده باشن، امکان و سرعتی که واشرا رو به اون یکی میده افزایش پیدا می کنه، پس اتصال اجتماعی توی این وجود داره و باز نظریه سوم و دیدگاه سومی که در زیست شناسی مدرن داره خیلی به اون توجه می شه علامتدهی صداقت، Pro-social honest signaling یعنی اینی که هر کسی برای خودش یه اعتباری کسب می کنه تو سلسلهی حیوانات، اعتبارش اینه که ببین من آدم خوشنامیام، من دستم بیاد خیرم کمک می کنم به شماها و اون فرد در اون مجموعه جانوری بهش احترام بیشتری گذاشته می شه و احتمال این که بعدا کسی برای اون اقدام متقابل انجام بده افزایش پیدا می کنه پس حالا بیاییم جمع بندی کنیم این پژوهش ها رو از توی این چی نتیجه میگیرن، میگن بعضی حیوانات، ممکنه به احتمال زیاد این دستاورد ژنتیکی باشه، بعضی حیوانات به یک رفتاری مسلح می شن، به یک رفتاری مجهز می شن، که تعریف اون رفتار اینه، به دیگران کمک کن و انتظار داشته باش که اونا به شما کمک کنند، اگر به دیگران کمک کردی و اونا به تو کمک نکردن دیگه به اونا کمک نکن و در عین حال سعی کن در جمع خوشنام باشی به کمک کردن به بقیه، حالا این رو شما میخوای یه آلگوریتم در نظر بگیر، این رو می خوای در واقع دستور تکاملی در نظر بگیر، دیدن این یک جهش عمده در رشد مغز و تکامل اجتماعی این موجودات ایجاد می کنه و کم کم اونایی که reciprocate نمیکنن اقدام متقابل نمیکنن، از جرگه حذف میشن و قانون بر این شکل می گیره که هر جا هم نوع خودتو دیدی و حس کردی که خیلی انرژی ازت نمیبره بهش کمک کن و او هم موظفه در آینده به تو کمک کنه. و در واقع ما این رو نداریم که بگیم ژنی داریم به عنوان ژن بخشندگی، یا ژنی داریم به عنوان ژن خست، ما احتمالا یک رفتاری داریم یا یک ژنی داریم به نام reciprocity یعنی به طرف مقابل کمک کن، اگه قبلا به تو کمک کرده و به نظر میاد مثل آینه هایی که شما مقابل هم قرار میدی اینا مرتب بیشتر و بیشتر میشه و در حیوانات ممکنه یک طرف رفتارهای کاملا نوعدوستانه شکل بگیره و در طرف مقابل یا گروه یا دسته دیگه، یک احساس فردگرایی مطلق، بدون رعایت کمک به دیگران، حالا یه قسمت پژوهش هم جالبه من خلاصه خدمتون بگم ببینید یه ستون دیگه داریم که هیچ وقت این ستون بالا نرفته این یک طوطی شبیه طوطی خاکستری هست به نام blue headed macaw، این blue headed macaw ببین تحت هیچ شرایطی به همنوع خودش کمک نمی کنه یعنی احتمالا اون ژن reciprocity توی وجودش قرار نداره و روانشناسان تکاملی، روانشناسان بیولوژیک دنبال این هستن که ببینن اون ژن چیه که این جهش باعث تفاوت رفتار شده،