شماره 27: مسئله تغییر و سیر اعتیاد

پادکست دکتر مکری
بهمن 1394
قسمت ششم

شماره 27: مسئله تغییر و سیر اعتیاد

پادکست دکتر آذرخش مکری
شماره 27: مسئله تغییر و سیر اعتیاد
Loading
/

متن پادکست

…ضرر میکنم دیگه شغلم این میمونه ، نمی‌تونم خوب شعر بگم ، نمی‌تونم خوب آهنگ بخونم، نمی‌تونم ورزش کنم در نتیجه به خاطر اون شده برگشتم . گاهی اوقات شما می‌بینید که رفتار خوب نشده بلکه از اعتیادی به اعتیاد دیگه تبدیل شده، مثلا هروئین رو کنار گذاشته مشروب دار میخوره ، مشروب رو کنار گذاشته ولی محفل قمار درست کرده. پس در واقع اون اوده چیزی نیست جز تبدیل اعتیاد بعد حالا دوباره اعتیاد برگشته و شروع کرده . یعنی تو اون فازی که به نظر میاد مواد مصرف نمی‌کرده به نوعی داشته پاداشش رو از راه دیگه می‌گرفته . CD قبل یادتونه گفتم اساس اعتیاد پاداش است نه مواد.خب میگه این سه ماه که تریاک نمی‌زنی چیکار می‌کردی؟ میگه خب مشروب میخوردم ، این سه ماه که تریاک نمیزدی چیکار میکردی؟ محفل غمار داشتم. این دو ماه که کرک مصرف نمی‌کردی چی کار می‌کردی؟ sex addict شده بودم همش پورنوگرافی تماشا می‌کردم. همش با این و اون سکس میکردم و الان اونارو ول کردم دوباره برگشتم کرک. پس حواستون هم به این باشه گاهی اوقات واقعا ترکی صورت نگرفتنه و بالاخره… پس این یه فهرست نسبتا جامعی از شکایات افراد تو اون فاز شیش است که مواد رو برمی‌گردن و دوباره استفاده می‌کنن . بعدش چی می‌شه ؟ بعدش عین همین مراحل دوباره یک –دو- سه- چهار و پنج- شیش با شدت زیادی تکرار میشه یعنی شما متوجه میشی که این سیکل گاهی اوقات بیست بار در زندگی یک معتاد اتفاق میفته . یعنی میگه دوباره اینجا اود کردم ،دوباره اون اوایلش فکر کردم که جدی نیست بعد یه هفته فهمیدم جدیه بعد دودل شدم بعد حس کردم میذارم کنار بعد یه سه ماهی این پا اون پا می‌کردم ، تعلل می‌کردم دوباره تصمیم به ترک گرفتم دوباره این کار کردم رفتم جلو جلو جلو جلو و جالبیش اینه که به نظر میاد با این مکانیسم هرچی میری جلوتر بدخیم‌تر میشه ، اتفاقی که میفته با جلو رفتن فشرده‌تر میشه و حالتهای خوشایند کمتر میشه. یعنی وقتی برمی‌گرده فاز یک دیگه اون ماه عسل جدی نیست فقط بعدازظهر شنگوله دوباره depressed میشه و اینجا Depressionها خیلی جدی‌تره ، اون سری فقط depressed می‌شد ولی اینجا Suicidal میشه بعد گاهی اوقات می‌بینی اینجا اقدام می‌کنه رگ های خودش رو میزنه و همینجور که شما میرید جلو یک- دو- سه- چهار پنج- شیش -یک –دو- سه –چهار- پنج- شیش هی سرعت برمی‌داره و در عین حال بدخیم تر میشه . این یک خلاصه‌ای از سیر اعتیاد بود. این سیر متاسفانه بسیار شایعه و شما وقتی تو کلینیک میاید می‌تونی به کرات اینرو میگی ، میگی چند بار تا حالا ترک کردی؟ میگه بیست بار. منتها اون اوایلش خیلی اوضاع خوب بود، اون ترک اولم فکر می‌کردم از این مخمصه رها شدم ولی الان دیگه اصلا ناامیدم سه روزم که میکشه میگم ولش کن فایده نداره. اون بار اول شیش ماه تمام پاک بودم، الان دو تا بعدازظهر بیشتر طول نمی‌کشه روز سوم شروع کردم ، روز چهارم دارم تزریق می‌کنم ،روز پنجم می‌خوام خودم رو بکشم . یعنی این سیر مثل یه فیلمی میمونه که خیلی فشردش کردن تکرار میشه . یه تجربه‌ی دیگه‌ هم بهتون بگم اگه به اندازه‌ی کافی تو فیلد اعتیاد باشید، این یکی از قشنگترین فرایندهای اعتیاده این دو سه دقیقه رو گوش بدید و وقتی تو بیماران می‌بینید اصلا تعجب میکنید آماده‌اید؟ این دو سه دقیقه رو گوش میدید؟ بخاطر من بخاطر من این دو سه دقیقه رو گوش بدید چون این یکی از قسمت‌های بسیار مهم اعتیاده و مکانیزمش خیلی در تبعین روان انسان کمک می‌کنه که شما اصلا بفهمی نظریه‌ی change نظریه‌ی ادراک خود چیه؟ آماده اید؟ بگم براتون … ببین بار اول که این مراحل اتفاق میوفته درست، بار دوم که می‌خواد ترک کنه یعنی دوباره این سیکل تکرار شده و رسیده اینجا. از بیمار می‌پرسی که… بپرسید ، میگی خب یه بار قبلا هم این مراحل رو کنار گذاشتی این مراحل رو انجام دادی چرا فکر می‌کنی الان اتفاق دیگه می‌افته؟ مثلا دوباره میخوای بذاری کنار ، این دفعه موفق میشی. اون دفعه آخه شکست خوردی میگه نه نه نه.. آقای دکتر! این دفعه واقعا دلم میخواد اون سری راستش رو بخواین تو معذوریت بودم ، الان که خوب فکر می‌کنم از ته دل نمی‌خواستم ترک کنم ، یه جوری تو مخمصه بودم، تو رودربایسی خانممو پدر خانمم بودم اومدم خدمت شما ترک کردم. ولی این سری واقعا می‌خوام کمکم کنید ترک کنم ترک میکنه . دوباره ماه بعد شروع می‌کنه دوباره این سیر تکرار میشه دوباره میرسه اینجا میاد پیش شما… این بار ترک سومته که خنده ای میکنه میگه بله اومدیم خدمتتون این دفعه موفق شیم این دفعه دیگه شرمندتون هستم آقای دکتر یادم میاد اصلا شما همون جا نشسته بودین، همین تیشرت هم تنتون بود اتفاقا بعد شما یه ذره سرخ میشی میگی ای وای چرا من لباس‌های متعدد ندارم؟ که همینجا بودید بعد نمیدونم اون زمان هم ویزیتتون اینقدر بود امروز شنیدم بیشتر شده و اینا … اومدم خدمتون میگن خو اون سری می‌خواستی ترک کنی می‌گه نه می‌دونی چی بود؟ اون سری به خاطر خودم نبود ، به خاطر این بود که مثلا خانواده رو می‌خواستم راضیشون کنم . این سری واقعا واقعا واقعا می‌خوام ترک کنم !یعنی هی واقعا ها بیشتر میشه .دوباره تکرار میشه میشه سه چهارم، سری پنجم ،سری ششم و شما تعجب میکنی هر سری میاد همون حرف می‌زنه و پنج سریع قبل رو انکار میکنه میاد میگه که ببین اون پنج سریع قبل تو رودرواسی بودم ، این سری واقعیه ..شما میگی سری قبل هم همین رو می‌گفتی میگنه نه سریع قبل خانمم نشسته بود اینجا اینجوری گفتم .بعد میگه خب دیگه الان تنهایی الان دیگه واقعا واقعا؟میگه اره اره بعد دوباره میره دوباره همین تکرار میشه ،سری بعد دوباره میاد. بازم میگه این سری راستکیه سریع های قبل کاذب بوده ،این سریع واقعیه . این سندرم واقعا واقعا واقعا یا اونجوری که بچه‌ها میگن واقعنی این سندرم واقعا واقعا واقعی چیه؟ که بیمار فکر می‌کنه این سری موفق می‌شه و سری‌های قبل کاذب بوده ، این سری فقط واقعیه.خب این برمی‌گرده به یک شناخت پیچیده از روان ما به گونه‌ای که رو به عقب واقعیت‌ها رو تغییر میدیم، گذشته رو می‌سازیم. الان فکر می‌کنم بار آخرمه و واقعا تصمیم گرفتم وقتی رفتم جلو دوباره اود کردم ،رو به عقب که نگاه می‌کنم میگم اون کاذب بوده این واقعیه. دوباره تکرار میشه میام اینجا حس می‌کنم نه اونا کاذب بوده این سری واقعا دلم میخواد . یعنی اینه که ما واقعا واقعا یه چیزی رو می‌خوایم یا نمی‌خوایم به درستی نمی‌دونیم و به کمک ساختارهای محیط و feedback که می‌گیریم این احساس رو داریم . این تو همه‌ی زندگی ما جاریه این چند تا کاربرد داره . یکیش اینه که وقتی الان فکر کردی واقعا یه چیزی رو می‌خوای بدون زمان دیگری خواهد بود که احساس خواهی کرد نه اون زمان نمی‌خواستم ، الان می‌خوام. یعنی گذشته رو می‌تونی falsify کنی گذشته رو انکار کنی ، گذشته رو بازسازی کنی . دومین چیزی که هست یک #بهنام (8:9) هست یک fallacy یک باورغلط ، یک باور کاذب که تو ذهن انسان‌هاست و اونم اینه اگر واقعا بخواین میشه و متاسفانه به نظر میاد قسمت زیادی از pop psychology روانشناسی مدرن از این راه مردم رو داره تو یک تله میندازه و به دلیل این مکانیزم غلطی که بهتون گفتم این falsification که مردم گولشون میخورن شما ببینید الان یه سری CD ها ، کتاب‌های پاپ، کتاب های به ظاهر روحیه دهنده بین مردم خیلی شایع شده .. راز نمی‌دونم این چیزا که اگر واقعا واقعا واقعا از ته دلت یه چیزی رو بخوای حتما اتفاق میفته اصلا گاهی اوقات آدم حس می‌کنه این همون Technique magical یا physical technician دیگه اگه من بخوام میشه پس چرا نمیشه؟ چون به اندازه‌ی کافی نمی‌خوایم میبینی یه نوع Tautology من واقعا می‌خوام میلیاردر شم خب پس چرا نمیشی؟ برای این که واقعا نمی‌خوای، اگه از ته دلت می‌خواستی می‌خواستی می‌خواستی حتما می‌شد و این یه خطایی که میگم اونا ازش استفاد‌ش رو میکنن و متاسفانه معتادا تو تلش میفتن، در جریان طب اعتیاد خواهیم دید این یکی از مهمترین tenet ها یکی از مهمترین باورهای fundamental که خواستن شما تایین کننده نیست ، اینی که واقعا بخوای تضمینی نیست و حتی اونوریشم درسته. گاهی اوقات خیلیا نمی‌خوان و میبینی در جریانی قرار می‌گیرن و میشه. از همه بدتر این باور تو خانواده‌ها سرایت داره ، به کرات شما میبینید از مادران معتادان، همسران معتادان میگه خانوم این پنج بار داره مواد رو کنار میذاره ، بازم شروع می‌کنه. میگه آقای دکتر می‌دونی من خودم چی فکر می‌کنم؟ …
Document