شماره 294: ارتباط خیالی

پادکست دکتر مکری
آذر 1400
جلسه دوم

شماره 294: ارتباط خیالی illusory correlation

پادکست دکتر آذرخش مکری
شماره 294: ارتباط خیالی illusory correlation
Loading
/

متن پادکست

خب مبحث ارتباط خیالی رو من خدمتتون ارائه دادم ولی حیفم اومد که به یک پدیده‌ای که به نوعی با این ارتباط خیالی ارتباط داره یعنی مربوط هست با اون ولی خیلیا اون رو ارتباط خیالی حساب نمی‌کنند نپردازم و این یه مبحث جالبی است به نام نمونه گیری انتخابی یا سوگیری در انتخاب نمونه. اگر هم در واقع منبعی برای مطالعه بیشتر می‌خواید من دو کتاب خیلی خوب خدمتتون معرفی میکنم که به نوعی این پدیده رو مورد نقد و بررسی و اشاره قرار دادند و شما متوجه خواهید شد که به خصوص در پزشکی، روانپزشکی و روانشناسی این سوگیری در انتخاب نمونه میتونه بسیار باعث گمراه شدن ما How not to be wrongباشد. یکیش یک کتابی هست که یک ریاضیدانی به نام جورد النبرگ نوشته چه کار کنیم که اشتباه نباشیم قدرت تفکر ریاضی و کتاب دیگر این کتابی است که چند روز پیش در اینستاگرام خدمتتون معرفی کردم و خلاصه ای از اون رو هم ارائه دادم به نام کتاب: Call in Bull Shit. The art of skepticism in a Data-Driven World این کتاب جدیدتر است یک مقدار زبانش ساده تر از کتاب قبلیه ولی هر دو این پدیده را مورد نقد قرار دادند و در واقع ادعای اینا اینه که شاید برخی از این ارتباطات خیالی که ما میبینیم ناشی از خطاهای شناختی نیست، ناشی از این نیست که ما وزن نابرابر میدیم یا به دنبال خطای تایید هستیم در پیدا کردن یک ارتباط. شاید ما اون حجم نمونه یا اون نمونه‌ای رو که داریم بررسی میکنیم نمونه واقعی نیست نمونه است که در اون سوگیری وجود داره حالا این در پزشکی و بالین بسیار اهمیت داره من مختصراً خدمتتون خواهم گفت. این بحث را به صورت کوتاه در بررسی کتاب کالن بولشت؛ حرف مفت میزند را هم ارائه دادم ولی اینجا میخوام یک بار دیگه خدمتتون ارائه بدم هر دو این کتاب ها به این پرداختند این مثال جالبیه که میگه این به خصوص من اینو دیدم چون یکی از سوالات روانشناسی اجتماعی و خیلی ها تو روابط بین فردی شان به این اشاره میکنند میگن آقا دیدی مثلا حالا یه مقدار این فرهنگ غربیه و ممکنه بگید در کشور ما مصداق نداره ولی افراد میگن که وقتی ما میخواهیم مثلا با جنس مخالف معاشرت کنیم یا یکیو انتخاب بکنیم برای حالا نامزد شدن، ازدواج دوست پسر، دوست دختر ما یه چیزی متوجه شدیم اونایی که خیلی تیپ شان خوبه، ظاهرشون جذابه،اخلاق ندارند و اونایی که خیلی اخلاق دارند، مهربونن، خوش قلب ان متاسفانه ظاهر شان خیلی خوشایند نیست درنتیجه بنظر ما میاد یه رابطه الا کلنگی بین این دوتا است یا طرف تیپش خوبه ظاهرش خوبه جذابه زیبارو یا اینکه اخلاقش خوبه، دوتای این مثل اینکه کنار هم قرار نمیگیره و در واقع این کتاب اومده مثال زده که چگونه ممکن است این پدیده رو ما توجیه کنیم. این یک نموداری است در اسلاید ۱۱۷ یک تصویری است که شما میبینید که در یک محور ما اون جذابیت را داریم یا حالا بگیم هات بودن اینجا هات و اینجا نات هاتن و اینجا اخلاق خوبه، مهربانه نایسه و این طرف جرکه یعنی محور اگر شما همینجوری نگاه کنید (attractiveness)نایسنس تعریف کرده محور مهربانی و یک محور جذابیت اترکتیونس و این هر کدام از اینها انسان ها باشند که ویژگی ها را دارند، شما متوجه خواهید شد که همبستگی بین این دوتا وجود نداره یعنی اگر ضریب همبستگی شان را بخواهیم حساب کنید 0.3 میشه مثلا این تصویر. یعنی ممکنه عده ای باشند که خیلی هات اند و خیلی نایس اند یه عده ای باشند که فقط هات اند ولی نایس نیستند یک عده باشند که نایس اند و هات نیستند و یه عده هم که نه هات باشند و نه نایس و اکثریت میبینید یک حالت متعادلی دارند و همبستگی وجود نداره منتها چه اتفاقی میفته که نمونه سوگیری میشه. میگه بعضی از افراد به دلایلی از نمونه شما خارج بشن و این یکی از پیچیده ترین قسمت های پزشکی و روانپزشکیه. خواهش میکنم این عرض بنده را تو ذهنتون نگه دارید بعضی افراد بدون اینکه حواسمون باشه از حجم نمونه بررسی ما خارج بشوند و در واقع علم داره روز به روز نشون میده که بدون اینکه خودمون حواسمون باشه چگونه داریم از نمونه های سوگیری شده استفاده میکنیم و این باعث پیدا شدن نوعی خطای شناختی در ما میشه. کتاب مثال خودش اینجوری زده میگه خوب فکر کنید افرادی هستند که نه ظاهر خوشایندی دارند نه اخلاق خوبی دارند یه جرکن به قول معروف آیا شما حاضری اینا رو به عنوان معاشر کسی دعوت کنی باهاشون معاشرت کنی میگی نه طبعاً ما اینا رو نمیریم طرفش؛ طرف نه اخلاق داره نه ظاهرش خوبه برای چی باهاش برم رفاقت کنم یا سعی کنم بهش نزدیک بشم پس ببین نمونه شما دچار یک سوگیری میشه شما این جمعیت را دور میریزید همین که این جمعیت دور بریزی بین هات بودن، بین جذاب بودن و بین مهربان بودن شما یه همبستگی معکوس ملایم پیدا خواهید کرد 0.26- . خب این دو کتاب میگن که با عرض پوزش از شما شما یه عده رو دور می‌ریزید میگید والا من حوصله اینا رو ندارم یه عده هم هستند که از همه جهت اوضاعشون خوبه هم اخلاقشون خوبه هم ظاهرشون خوبه هم خانواده‌شون خوبه نمی‌دونم همه چیش خوبه وضع مالیش خوبه همین خوبه اینا دیگه اون خیلی تاپ‌ها هستند خب اونا هم احتمالاً شما رو و اونا هم حاضر نیستند با شما قرار بزارند Would not date youدور می‌ریزن. یعنی حوصله معاشرت با شما را ندارند که با هم آشنا شیم، بریم قهوه بخوریم، بریم کافی شاپ در نتیجه یه بخش دیگه از سمپل هم دور ریخته میشه آن سمپلی که باقی میمونه این سمپلی که ما در وسط میبینیم یک همبستگی قوی معکوس نشون میده یعنی 0.75- و همین جور چشمی هم شما نگاه کنید میبینید آره هر چی یک طرف زیاد میشه یک طرف کم میشه و برعکس هر چقدر نایس بودن زیاد میشه اترکتیونس یا جذابیت بودن کاهش پیدا میکنه. یعنی شما ببینید اگر این محدوده را که من الان دارم با موس نشونتون میدم با این فلش نشونتون میدم اون گروه مخاطب شما باشه اون نمونه شما باشه شما یک رابطه معکوس و منفی توش واضحا میبینید در صورتی که این رابطه معکوس به دلیل ماهیت درونی این افراد نیست به دلیل حذف دو قطعه از نمونه هست و در نتیجه خیلی از یافته های روانشناسی، یافته های پزشکی ممکنه برای شما گول زننده باشه حالا چطور میشه بعضی ها مثلا میگن که یکی از بزرگترین مشکلاتی که ما در روانپزشکی داریم خطای ارجاع است. یعنی شما حالا به جای همین پدیده که آیا من حاضرم باهاش معاشرت کنم او حاضر با من معاشرت کنه، پدیده های مشابه را در نظر بگیرید یعنی فکر نکنید این راجع به ظاهر افراد و اخلاق شونه ؛ فکر کنید راجع به مثلا میزان مشکلاتی که داره اونایی که مثلا یه مشکل رو دوتا مشکل را با هم داشته باشند امکان اینکه پیش شما بیان بیشتره مثلا این را در مورد اعتیاد خیلی مواقع میگن میگن شما ما خیلی از این معتادها رو میبینیم ورشکست شدند، خیلی افسرده هستند، افکار خودکشی دارند یکی به شما ممکنه هشدار بده بگه نکنه اون معتادهایی که ورشکست میشن و افسرده میشن و افکار خودکشی دارند پا میشن بیان پیش شما تو جامعه یه تعدادی آدم هستند که ورشکست میشن ولی چون معتاد نیستند پیش روانپزشک نمیان یه تعدادی آدم داریم که مصرف کننده موادن ولی چون افسرده نمیشوند، ورشکست نمیشوند، نمیخواهند خودشان را بکشند نمیان پیش روانپزشک درنتیجه اون گروهی که میان پیش شما این نمونه سوگیرانه این وسط رو تشکیل میده و در واقع شما بسیاری از مواردی رو که می‌بینی احساس می‌کنی یک رابطه الا کلنگی وجود داره هرچی اون طرف زیاد شده این طرف کم شده. نمیخوام بگم همه چی ناشی از این اختلال در نمونه گیری هست نه ولی بسیاری از چیزهایی که ما داریم اینه و در واقع شما زمانی میتونی بین همبستگی یا عدم همبستگی دوتا صفت صحبت بکنید اینه که اون نمونه های خارج شدن را هم بگردی پیدا کنی. یعنی پاشی بری در منازل مردم را بزنی آیا شما مصرف کننده که چند تاشون ورشکست شدن چند تاشون افسرده شدند یا در خانه های مردم را بزنید در بنگاه های اقتصادی را بزنی ببینی چند تاشون ورشکست شدن و بعد از اونا بپرسی آیا شما معتادی یا نه یعنی اون موارد حذف شده کلی همبستگی رو تغییر خواهند داد. این مسئله که در واقع سوگیری در انتخاب هست یک پدیده جدی است حالا شما همین را به هر چیزی میتونید تعمیم بدی. پیش خودت فکر کن در هر جایی از رفتار که بخشی از نمونه خارج شده باشه مثلا توی همکلاسی های شما ممکنه بگی یک کسی بود که هم زبانش خوب بود، هم نمیدونم وضع مالیش خوب بود، هم درسش خوب بود هم خانواده اش خیلی به قول امروزی ها لینک داشتن به جاهای مختلف دست داشتند خوب این مجموعه این آدما ممکنه مهاجرت کردن یا رفتن جای دیگه و برعکس که دست شان از همه جا قطع بوده به اون دانشگاه وارد نشدند در نتیجه شما وقتی دانشجوها را نگاه کنی این حس را داشته باشی که آره مثلا نگاه کن اونایی که خیلی خوب درس میخونند، وضع مالی شان بده و اونایی که خیلی وضع مالی شان خوبه خوب درس نمی خوانند یعنی یه رابطه معکوس ببینی ولی اون رابطه معکوس ناشی از اینکه دو تا سمپل این طرف اون طرف را شما بریدی و دور ریختی پس بگردید هر جا در هر پژوهشی اگر بخشی از نمونه به دلیلی وارد پژوهش نشده میتونه بسیاری از ارتباط های شما خیالی باشه هرچند با آمار دقیق آن را بررسی کرده باشید. این را ما در پدیده بازماندگان هم داریم حالا در مورد سوروایور بایس، اون سوگیری بازمانده در فرصتی باشه من جداگانه خدمتتون خواهم گفت شما خیلی از موارد مثلا توی درمان ها این را میبینید شما میبینید مثلا یک درمان من درآوردی آمده و یه عده اونجا جمع شدند و میگن که این درمان برای ما معجزه کرد ما رفتیم هر چی دکتر اثر نکرد ولی جوشانده را خوردیم خوب شد شما باید همزمان حواستون باشه یه عده بودن که اون جوشانده را خوردن و فوت شدند، یه عده ام بودن که خودشون خوب شدن بدون اینکه جوشانده را خورده باشند پس وقتی دو سمپل رو شما حذف میکنید دو نمونه را حذف می کنی شما به صورت کاذب یه همبستگی پیدا خواهی کرد این خیلی خطرناکه یعنی این توصیه‌ای که از این مبحث از این قسمت پنجم خطاهای شناختی خدمتتون می‌کنم به خصوص تو درمان تو پزشکی خیلی مهمه ما رفتیم یه جا آقا دیدیم ۲۰۰ نفر ۳۰۰ نفر ۵۰۰ نفر هزار نفر ده هزار نفر جمع شدند ادعا میکنن که مثلا ما این درمان را دریافت کردیم خوب شدیم. من نمیگم این اشتباه میگم نه میگم شما باید چند عامل دیگر هم داشته باشید اونایی که از این جرگه خارج شدند یعنی اومدن اون درمان را دریافت داشتند و خوب نشدند آنها را شما نمیبینید اونا دیگه اونجا نیستند اونا اونجا نیستند که رای شان شنیده بشه حرف شان شنیده بشه فقط اونایی که خوب شدن حرف شان شنیده میشه. یه عده دیگه هم هستند که آنها هم خوب شدن ولی هیچ وقت اون درمان را نگرفتند اونام هیچ وقت صداشون در اون جمع شنیده نمیشه پس این روشی که من دوربین فیلم برداری بردارم من نمیدونم برم یه عده رو جمع کنم ازشون بپرسم شما خوب شدید این درمان براتون خوب بود، این یک سوگیری شناختی داره شما باید اون دو نمونه حذف شده را هم حتما بگردید پیدا کنید این متاسفانه میتونه دستاویزی برای بسیاری از خطاها و درمان های ناخوشایند باشه از اون طرف دیگرش هم هست ممکنه شما ببینید مثلا یه درمانی هست من رفتم دم قوه قضاییه وایستادم و میبینم همه شاکین ازش میگن که این ببین چجوری ما را بدبخت کرد یا یه مداخله ای؛ خب شما باید ببینی یه عده هم هستن که اون مداخله را دریافت کردند و آنها خوب شدن اونا دیگه دم دادگستری وا نمیستند دم پزشکی قانونی واینستند شکایت کنند و یه عده زیادی هم هستند که اون درمان را دریافت نکردند و احتمالاً فوت شدن، خوب نشدند و الان جای دیگه آرمیدند آنها را هم شما نمی بینید پس شما فقط اون عده ای رو میبینید که به اون مرکز مراجعه کرده و اون درمان را دریافت داشتند پس اصلا دوستان عزیز با دیدن تجمع یک عده که در یک مداخله روشون انجام شده یا نشده شما نمی توانید قضاوت کنید باید حجم نمونه شما کامل باشه و اون موارد نادیده را هم لحاظ کنید. ما از این موارد بسیار داریم و در واقع میتونه متاسفانه به شکل گیری خیلی از باورهای غلط چه در مداخلات اجتماعی، چه در مداخلات درمانی منجر بشه برای همین من لازم The illusion of controlدانستم که این بحث را هم خدمتتون ارائه بدم. بحث ششم خطای کنترل خواهد بود که این را هم خدمتتون متعاقباً ارائه خواهم داد خیلی ممنون از توجه شما
Document