… بهت بگم اگه یه هفته دیگه همین حالت رو داشته باشه اخراجی ها.. Giving advice and making suggestion or providing solutions دادن نصیحت، پیشنهاد و راه حل… حول نشید!! ممکنه شما بگید پس ما چیکار کنیم هیچ کدومشون رو نکنیم. خب پس واقعا من چیکار کنم؟ این کار و نکن! اون کار نکن! بشینم فقط دیوار رو نگاه کنم؟ آره.. مصاحبه انگیزشی واقعا افراطیه. خیلی افراطیه.. و همهی ما این کارا رو میکنیم. حتی من!! برای همین خیلی نگران نباشید این فقط میگفت هر چی اینا کمتر، بهتر.. و هرچی این عناصر رو کاهش بدی، بهتره.. پس نصیحتش نمیکنیم، من فکر میکنم متادونتو کم کن، من فکر میکنم یه مدتی برو بستری شو، من فکر کنم یه مدتی مرخصی بگیر برو یه آب و هوایی عوض کن، شاید یه دو سه هفتهی این بچهها رو برداری بری شمال فکر بدی نباشه، شاید برای خانمت یه کادوی بخری، سعی کنی آشتی کنی.. به دیدن مادر اینا همش معتقد بود بار منفی داره در نظام انگیزشی. Persuading with logic arguing or lecturing مجادله، مباحثه، سخنرانی و مجاب کردن با منطق پس مجاب کردن با منطق و سخنرانی و مجادله و استدلال ممنوع!!! ببین من برات بگم شما ادعا میکنی بهت آسیب نزده درسته؟ الکلت دیگه هیچ مشکلی نداره. خب …الان شما چند کیلویی؟ مثلا نود . آدم نود کیلویی باید فشار خونش اینقد باشه؟ باید فندش انقدر باشه ؟باید کبدش در این وضعیت باشه؟ الان من تمام آزمایشهای شما رو دارم نگاه میکنم.. همش خرابه..اگه شما من ببرم رو نمودار شما جز دو درصد اول از نظر مشکلات کبدی هستی. این میشه در واقع Persuading with logic . اینکه به مردم بگی چی کار کنند. Telling people what should I do? Moralizing اخلاقی کردن قضیه… امر به معروف ، بله عذر میخوام… در زندگی فردی، در زندگی شخصی، شما ممکنه امر به معروف کنید ولی در نظام انگیزشی این کار رو نمیکنید. شما در منظر مشاور و درمانگر نشستید. نه در منظر مصلح اجتماعی. پس درست نیست انسان دروغ بگه.. تو نباید این کار رو با بچههات بکنی.. به نظر من این کار بیاخلاقی هست که داری به خانمت دروغ میگی … اینا جایگاهی نداره، موعظهی اخلاقی و اینکه چی غلطه و چی درسته وجود نداره.. در این نظام وجود نداره.. Disagreeing, Criticizing, Judging, Blaming قضاوت کردن، سرزنش کردن و مقصر دونستن… اشتباه کردی، تقصیره خودته، خراب کردی، اونجا اشتباه کردی، نباید این حرف رو میزدی، شما این همه مدت این رفتار رو با والدینت داشتی این نتیجهی منطقیشه. من احساس میکنم تو زندگیت خیلی کوتاهی کردی، هر کس دیگهای جای تو بود بهتر از تو عمل میکرد، این یکی… این یذره سخته.. Approving Praising, Agreeing موافقت کردن، تایید کردن و تمجید کردن. خیلی آدم خوبی هستی.. خیلی آدم قوی هستی… بسیار کار قشنگی میکنی…من حس میکنم بسیار آدم باهوش و توانمندی هستی. احساس میکنم اونجا کار خوبی کردی طلاق نگرفتی… احساس میکنم اونجا اومدی و اون پولرو کمک کردی به اون فرد خیلی کار خوبی بود. حالا یه قسمتی داریم به نام affirm تایید کردن.. پس تفاوتش با این چیه؟ خواهیم دید… پس شما با حرفهای بیمار موافقت نمیکنید. ببین من راهی نداشتم مجبور بودم برم شکایت کنم. حق منو خورده بود و من مجبور شدم برم مهرمو بذارم اجرا، یارو رو بندازم زندان. خیلی کار خوبی کردی من احساس میکنم باید این کار رو میکردی. این هم نداره… یعنی همون جور که قضاوت منفی نمیکنیم قضاوت مثبت هم نمیکنیم . Shaming, Labeling, Ridiculing. Shaming یعنی در واقع یهنی شرمگین کردن، خجل کردن، Ridiculing مسخره کردن، labeling اسم گذاشتن. خب اونوقت به خیال خودت این کار درسته؟ با این عقل ناقصت میخواستی این کار درست کنی مثلا ؟اینم شد کار؟ به خیال خودت مثلا مغز متفکری دیگه؟ کار درستی انجام دادی!! یا این چیزایی که تو میگی اینا همش سفسطه اس، این کارایی که تو داری میکنی اسمش هست توجیح ، کاری که تو داری میکنی نشون دهندهی اینه که تو یه Psychopath هستی، تو وجدان اجتماعی نداری.. اینا همش میشه، شرمگین ساختن، مسخره کردن یا اسم گذاشتن. عامل نهم : Analyzing, Interpreting من فکر میکنم تو ببین تو رابطه با مادرت همیشه یه الگوی ثابتی رو تکرار کردی و الگوت این بوده، یه مقدار طلبکار میشدی.. مادر که برات انجام نمیداد سریع خودزنی میکردی و این باعث میشه که تو اونا شرم ایجاد بشه و تو به موفقیت میرسیدی. من فکر میکنم اساس رفتار تو، توی زندگیت همینه و همه جا داری این کار رو تکرار میکنی. الانم داری با نامزدت این کار رو میکنی. تعبیر، تفسیر، بیان… معتقده اینا هم در نظام انگیزشی جایی نداره. Reassuring, Sympathizing, Consoling. Reassuring اطمینان دادن، sympathizing همدردی کردن و consoling دلداری دادن. مهم نیست، غصه نخور، درست میشه، خیالت راحت باشه، تلاش کنی حتما خوب میشی …من ایمان دارم که تو موفق خواهی شد…من خیلی دلم برات میسوزه… واقعا شب ناراحت بودم، خوابم نمیبرد به خاطرت.. امیدوارم موفق بشی و واقعا حس میکنم آسیبی که دیدی، اونقدری که میگی نیست .. جای جبران داره .. درست میشه. پس حواسمون به اینا هم باشه. پس تفاوت sympathy و empathy رو هم که حتما میدونید. Questioning, Probing. Questioning یعنی به سوال کشیدن. تو مگه اونسری نگفتی که این ماشینو فروختی؟ تو مگه نگفتی این همه بدهی داشتی؟ این همه بدهی داشتی پس این همه پولا از کجا اومده؟ تو مگه نگفتی حکم دستگیریتو صادر کردن؟ پس چجوری صاف رفتی کلانتری از یکی شکایت کردی؟ چجوری اونجا نگرفتنت؟ تو مگه نگفتی روزی دو گرم مصرف میکردی ؟ خب با روزی دو گرم که نباید آخر ماه پونصد هزار تومن پول موادت باشه. مگه تو نگفتی یه هفتهست الکل رو کنار گذاشتی ؟ پس پریروز چجوری مست بودی؟پس Questioning or Probing. Withdrawing, distracting, humoring, and changing the subject. بی تفاوت شدن،حالا بیخیال دیگه ..حالا ولش کن.. بیا به یه چیز دیگه فکر کنیم .. سخت نگیر حالا اوضاع هوا چطوره؟ خب امروز کجا بودی؟ یه جور دور شدن، حواس مراجعه رو پرت کردن.. شوخی کردن و عوض کردن موضوع . او معتقد بود با این کارها ضربه میزنی. پس دوازده road block توماس گوردن” رو دیدیم. توماس گوردن ” معتقده یک مصاحبهگره خوب و باید حداقل اینها رو در مصاحبههای انگیزشیش اعمال کنه. خب اینم مبحث بعدی ما بود. خب حالا اینجا میخوایم یه وقفه کوتاه بدیم، میخوایم وارد تکنیکهای اصلی مصاحبه انگیزشی بشیم. فعلا راجب این نبایدها یه ذره تامل کنید. ساعت بعد میخوایم تکنیکها و مهارتهای مصاحبه انگیزشی رو با همدیگه مرور کنیم.. یه توقف..چند دقیقه دیگه برمیگردیم. ادامه دارد..