… بریم اسلاید بعد. راجرز” در ادامهی genuineness یه مطلب دیگهای رو مطرح میکنه که روانکاوا به او خرده میگیرند و یه مقداری خاصه راجرز” و اونم اینه راجرز” معترف است که به خاطر اصیل و واقعی بودن یعنی genuineness درمانگر باید تا حدی خود را آشکار سازد یعنی نمیتونی بگی که من نمیگم اگه genuine باید یه چیزایی بگی مثلا من از دستت عصبانیم، این کارت خوشحالم کرد، به این حرفت امیدوار شدم، من نمیتونم حرف تو رو بپذیرم، من نمیتونم باهات روی اون مطلب احساس همفکری کنم باید با خودت صادق باشی و یه جاهایی نکاتی خودت رو بیان کنی به عبارت دیگر self-expression. پس راجرز” طرفدار self-expression تو حد و حدود خاصیه، من نسبت به تو یه مریض نمیدونم چرا واکنش دارم؟ نمیدونم من نسبت به تو یکی چرا عصبانیم؟ ببین صحبت راجرز” این نیست که اصلا حق نداری عصبانی بشیا !! خب اشتباه نکنید میگه بهتره نشید یعنی acceptance داشته باشی، بهتره سوگیری نداشته باشی، بهتره مریض رو بپذیری اما اگه نشد حق نداری تظاهر کنی، باید express کنی یعنی بگی ببین این مشکل من دارم، من هر کاری میکنم خودم رو بزارم تو کفش تو نمیتونم، من هر کاری میکنم این حرف تو رو به دلم بشینه نمیشینه، یعنی نمیدونم گیر از منه یا گیر از تو؟ یعنی باید انقدر خودت رو باز بکنی expose بکنی، یعنی در هر حال تظاهر نباید بکنی. بگی والا راستش رو بخوای این یه جای این مریضه خیلی من رو اذیت میکنه، نمیدونم شاید یاد بچگی خودم میوفتم، شاید یاد پدر خودم میفتم، شاید مثلا یاد خانواده خودم میفتم ولی یه جا اگه دیدی خیلی اذیتت میکنه یا باید حلش کنی از راه maturity و رشد، خودت بری پیش یه درمانگر دیگه بری تو یه رابطه دیگه و درستش کنی یا نمیتونی تظاهر کنی اون یکی رو ماسمالی کنی و به مریض دروغ بگی باید self-expression تا حدی داشته باشی، اگه self-expression داره به حد تخریب بیمار مییرسه اون موقع باید درمانت رو بزاری کنار، خودت بری یه درمان بگیری ولی به مریضت دروغ نباید بگی. این دیدگاه راجرزی است. خب میگم خیلی از شما این DVD رو نگاه میکنید بعد از این قرار نیست درمانگر راجرزی بشین میخوام با تئوری و اصولش آشنا بشید و الی این نیازمند Supervision هست نیازمند تجربه طولانی مدت هست نرید صاف خودتون رو برای همه Express کنید بگید که دکتر مکری گفته راجرز” گفته self-expression مجازه، آره وقتی به اون مرحله خیلی خوب رسیدی، به اون مرحلهی تسلط رسیدی، احساس بلوغ کردی یه جاهایی بازم به بنبست میخوری چون انسان کامل که نیستی یه جاهایی نمیتونی هضم کنی اونجا باید self-expression کنی. یعنی ببین من از دستت عصبانی هستم، آره قراره من از دستت عصبانی نشم ولی اینجا عصبانی شدم نمیدونم چرا! قراره من نسبت به این رفتارت بیتفاوت باشم ولی عجیب تو دلم یه امیدی بود، نتونستم دیشب رو راحت بخوابم همش امیدوار بودم فردا بیای. یعنی یه مقداری باید خودت رو self-expression بکنی این باور راجرز” و گفتم بحث انگیزه… یه سری درمانگر بعد از اون اومدن گفتن نه نه … اگه این اجازه رو به درمانگر بدی همه چی خراب میشه. رابطه میشه یه نوع رابطهی غیر درمانی ولی راجرز” پس این نکتهی تستیه، نکته کتابیه، نکته امتحانیه self-expression رومجاز میدونست. یه چیزای دیگه راجرز” میگه حالا تو انتهای بحث فرصت شد براتون میگم که جامعه خیلی پذیرای اون نبود، میگفتند این دیگه خیلی افراطیه… ولی راجرز” به نوعی اشاره میکرد. اصل چهارم که راجرز میگه، میگه نگرش مثبت بدون شرط unconditional positive regard نگرش مثبت بدون شرط، این دیگر چیه؟ این دیگه از کجا میاد؟ به اعتقاد راجرز” درمانگر نباید برای پذیرش بیمار، برای این که تو رو قبول دارم شرط بزاره… اگه مواد رو ترک کنی من قبولت دارم، اگه دیگه دروغ نگی قبولت دارم، اگه آدم صادقی باشی قبولت دارم نه… میتونه هم دروغ بگه، هم انواع شنیعترین کارها رو انجام بده و در عین حال موادش هم بزنه. ولی شما حق نداری قضاوت کنید راجبش و سرزنشش کنی و تخطئه اش کنی، بازم میپذیریش. میگی قبولت دارم آره… یه انسانی سعی میکنم بفهممت و سعی میکنم ببینم چرا اینجوری هستی؟ و اون کمک کنه که بیمار رشد کنه. قبل از اینکه بیشتر توضیح بدم باز یه اصطلاح مهم دیگهای که کارل راجرز” تو نوشتههاش خیلی بهش اشاره میکنه بهش بپردازیم. Self-actualization در واقع اون خودباروریT از بالقوه به فعل رسیدن. البته بیشتر این اصطلاح رو آبراهام مازلو” باب کرد و گفت انسانها به دنبال self-actualization هستن. باز برگردیم به درخت بلوط. فکر کنم از کتابهای حتی دبیرستان شاید دورهی راهنمایی هم یادتون باشه که یه دیدگاه فلسفی بود که میگفتن در دانه به صورت بالقوه یک درخت وجود داره، یعنی یک دانه رو شما نگاه کنید این بالقوه یک درخته و بالقوهاش باید به فعل برسه یعنی یک درخت کامل . پس میتونی حدس بزنی کسی که تمام عمر نوجوانیش با کاشتنو، درختو، بلوطو، دامپروری و گیاه و اینا کار داشته این اصطلاح بهش چه معنی ای داره؟ معتقد بود همهی جانداران نیازی برای حفظ و افزایش عمرشون دارن need to maintain and in hands one’s life . به عبارت ساده تر نیاز به بقا و رشد دارند و به این میگفت Self-actualization . پس ببین اگر درمانگر شرایط رو فراهم کنه مثل یک باغبان اون خودش رشد میکنه و این نیست که تو نمیخوای رشد کنی، تو میخوای خودت رو از بین ببری، تو آدم خودآزاری هستی نه حتما یه چیزی سر راهش قرار گرفته اونارو برداری مثل یه درخت رشد میکنه و رو به بالا حرکت میکنه. پس Self-actualization تو دیدگاه راجرز” خیلی اهمیت داره و need to maintain and in hands one’s life . راجرز” اینو میگه… میگه انسانها میخوان رشد کنند اما در جایی از زندگیشون به جای این که رشد و تکامل هدفشون بشه، تایید دیگران و نگرش مثبت دیگران هدفشون میشه. یعنی من به جای اینکه رشد کنم و انسان کامل بشم، جون خودم رو نجات بدم، به یک انسان بالغ تبدیل بشم، چشم به دهن دیگران باشه ببینم اونا چی میگن بهش؟ مثل کودکی که میگه من دوست دارم شکوفا بشم، استعدادهامو به منصهی ظهور برسونم مثلا موسیقی دوست دارم برم موسیقی دان بشم، مثلا دوست دارم ورزشکار بشم ولی پدر مادرم میگن اگه تو دانشگاه ریاضی نخونی دوست نداریم. به عبارت دیگر نگرش مثبت اونها منوط به اون شرط میشه این میشه conditional positive regard یا نگرش مثبت مشروط در صورتی که ما گفتیم باید غیر مشروط باشه. پس فرد به جای تجربهی خودشکوفایی به صورت افراطی لغت افراطی هم قشنگه اینجا به دنبال تایید و نظر مثبت دیگران است. فکر کنم گویاست نه؟ نگرش مثبت آنها به خود، منوط به نگرش مثبت دیگران میشود. یعنی اگر پدر من گفت تو باید درس بخونی دوست داشتنی هستی پس درس نخونم حس میکنم آدم لجن، بیخاصیت و تنبلی هستم… اینا نشانههایی از نگرش مثبت مشروطه یعنی conditional positive regard . اگه خوب درس بخونی دوست داشتنی هستی، مهمی چون باهوشی، مهمی چون شغل خوبی داری، ارزشمندی چون هنرمندی، فرد موفقی هستی پس ارزشمندی، ارزشمندی چون خلاف نمیکنی، چون رعایت قانون رو میکنی وجود داری و میارزی، چون آدم پاکدامنی هستی ارزش داری، چون آدمی هستی که دروغ نمیگی ارزش داری، چون آدمی هستی که نمیدونم تنبل نیستی پرکاری ارزش داری و اگه اونطور نیستی ارزش نداری. این میشه اساس conditional positive regard و راجرز” معتقده در زندگی یک انسان سالم هدفت Self-actualization ولی درانسانی که آسیب دیده هدفش conditional positive regard دیگران میشه. یعنی من برای دل خودم کار نمیکنم برای این کار میکنم که ببینم دیگران چه چیزی میگن؟ دیگران از من چی میخوان؟ من برای دل خودم زندگی نمیکنم برای این زندگی میکنم که دیگران به من تایید مثبت بدن بگن آدم خوبیه، آدم باهوشیه، آدم…