شماره 64: مصاحبه انگیزشی

پادکست دکتر مکری
اسفند 1394
قسمت بیست و یکم

شماره 64: مصاحبه انگیزشی

پادکست دکتر آذرخش مکری
شماره 64: مصاحبه انگیزشی
Loading
/

متن پادکست

… حالا می‌خوای اسمش بذاری لج میکنه، قد بازی درمیاره، اذیت می‌کنه، نمیدونم چی اسمش رو می‌خوای بزاری.. ولی هرچی هست بهش میگن مقاومت . حالا شما می‌فهمین که تو مصاحبه انگیزشی تقویت کلام تغییر و لغزیدن بر مقاومت مطرحه. چون ادعاشون اینه میگن مردم به صورت غریزی به مقاومته حمله می‌کنه. حالا دوستان عزیز این کار رو بکنید . من این کار رو براتون امیدوارم اگر عمری باقی باشه اینا رو براتون استخراج کنم و بذارم. و اونم اینه که مصاحبه‌ی مثلا یک مادری که بچش رو داره خراب‌تر می‌کنه، معتاد تر میکنه ببینیم.. می‌بینی کلام تغییر رو نمی‌چسبه، اونو تقویت نمیکنه هر جا مقاومت دید، میره سر شاخ میشه اونجا و طبیعیست که وقتی روی مقاومت سرشاخ‌شدی اون شکل میگیره و دامن زده میشه. پس نکته‌ی مهم اینه که این رو باید تقویت کنیم و از روی این بلغزیم. یعنی شما نباید اینجا رو کانون جنگ و مباحثه خود قرار بدید. خب پس آنچه که ما با کلام تغییر انجام می‌دیم دقیقا عکس اون چیزی که با مقاومت انجام میدیم. کلام تغییر رو بهش می‌چسبیم، هی بهش دامن می‌زنیم، هی ازش می‌خوایم راجب اون حرف بزنه، ولی وقتی مقاومت می‌بینیم کاریمون نیست. Rolling on resistance لغزیدن بر روی مقاومت. اونجا خیلی گیر نمی‌کنه. خب پس حالا در برخورد با مقاومت چه باید بکنیم؟ بیایم یکی یکی نگاه کنیم . مقابله نکنید، مقابله نکنید، مقابله نکنید. یعنی چرا نمی‌خواید تغییر کنی؟ چرا فکر می‌کنی مواد خوبه؟ این وضعیت موجود چه فایده‌ای برات داره؟ اینا همش مثال‌هایی از مقابله است. هر جا دیدی طرف نمیخواد حرکت کنه، طرف نمی‌خواد تغییر کنه، شما نمیای هلش بدی.. نمیای confront اش کنید. ما اینجا مثال‌هایی از مقاومت را در کلام بیمار می‌بینیم. برای اینکه تمرینی براتون باشه ما مقاومت رو اینجا نگاه می‌کنیم. کلام بیمار مقاومته و گفته‌های درمانگر که مقابله است .یعنی غلطه. این همون بحثه اون روزه غلطه آی غلطه. بیاین گفته‌های بیمار که بوی مقاومت میده نگاه کنیم. می‌خوام این هفته به سفر برم، البته ممکنه بگید این چه مقاومتیه؟یعنی نمیتونم بیام درمان. میگه که این هفته بیا ترک کن. میگه نه این هفته می‌خوام برم سفر. این هفته نمی‌خوام ترک کنم، بذار هفته‌ی بعد. خب یه مقابل اینه که اشتباه می‌کنی!! نباید بری سفر،همین الان بیا شروع کنیم. این در نظام مصاحبه انگیزشی مصداق مقابله است و باطله. مصرف الکل برام کمک ‌کنندست. این یعنی می‌خوام وضع موجود رو حفظ کنم دیگه.. یه alcoholic نمی‌خوام الکلم رو بذارم کنار. خیر چنین نیست حالت رو بدتر میکند. پس ببینید این مقابله است. هفته‌ی گذشته مصرف مواد داشتم، آره این کار رو کردم.. ترک نکردم…پاک نبودم. کار بدی کردی نباید مصرف می‌کردی. سرزنش، قضاوت. این هفته نمی‌تونم بیام جلسه رواندرمانی. نه سعی کن حتما بیای چون لازم است درمانت منظم باشد. این میشه مقابله. هفته‌ی گذشته خواب موندم و نیومدم، پس تنبلی کردی. این میشه چی؟ انگ زدن، اسم گذاشتن، labelling و در عین حال نوعی مقابله است. نمی‌تونم سر وقت بیام، بهانه درمیاری باید سر وقت بیای. ببینید مقاومت، مقابله. یعنی ما داریم میگیم این کارا رو نباید بکنی. حالا تا اینجا رو اومدی فکر کنم راحت بود. این سه تای آخر یه ذره ممکنه گیج کنه. یه ذره دقت کنید. بالاخره توانستم یه هفته مصرف نکنم، خب این مقاومت نیست .. این یه اتفاق خوبه ولی این مقابلست، دیدی گفتم می‌تونی!! ببین طرف میگه من.. آخیش… یه هفته مواد رو کنار گذاشتم، قبلش فکر می‌کردم نمی‌تونم کنار بذارم. اصلا حس نمی‌کردم.. من باورم نمیشه بتونم یه هفته مواد نزنم.. بعد دیدی گفتم!! دیدی گفتم میشه!! همین که دیدی گفتم میشه یعنی چی؟؟ یعنی تو اشتباه می‌کنی من درست میگم. یعنی حرف تو اشتباه بود، حرف من درست بود. ببین همون جنگه شد. جنگ قدرت.. گفتم کشتی نمی‌گیریم. تانگو.. حالا ممنوعه ببخشید ولی خب، تو غربی ها میگم تانگو میرقصیم. بالاخره توانستم یه هفته مصرف نکنم. دیدی گفتم می‌تونی! نه اینجا شما نباید حق به جانب بشی. یعنی حرف من درست دراومد و حرف تو غلط درآمد. پیشرفتی نداشتم، طرف بعد سه ماه میاد میگه پیشرفتی نداشتم…. چطور نداشتی؟؟ ببین چقدر بهتر شدی!!! ممکنه شما اینجا بگی دارم دلداریش میدم، دارم بهش روحیه میدم، دارم تقویتش می‌کنم. ولی بین داری باهاش مقابله می‌کنی دیگه. داری باهاش مخالفت می‌کنی. اون میگه بابا من حس می‌کنم خوب نشدم، تو میگی نه بابا خیلی خوب شدی، حرف منه.!! من آدم ضعیفی هستم. نه من فکر می‌کنم اتفاقا خیلی هم قوی هستی. می‌بینید؟ اینام گول می‌زنه آدمو ..شما داری میگی من دارم حس مثبت بهش میدم، بهش روحیه دارم میدم ولی داری باهاش مقابله می‌کنی. داری می‌زنی تو حرفش .. داری میگی تو اشتباه می‌کنی، تو راجب خودت اشتباه می‌کنی، حتی الحمدالله راجب خودت داری اشتباه می‌کنی. اینم باز مقابله است و معتقدند مقابله درست نیست. پس هرجا مقاومت دیدید از روش می‌لغزید، نمیاید باهاش سرشاخ بشید. و ما غریزی مقابله می‌کنیما، شما برو کلام آدم‌های عادی رو ضبط کن.. نگاه کن. آدم‌هایی که تعلیم تو روانپزشکی، روانشناسی ندیدن . غریزی میرن مقابله هرو میچسبن. یعنی اونجایی که طرف مخالفت می‌کنه میرن با اون جدل می‌کنن و اصلا خب اساس مباحثه، جدل اینه دیگه .. اونجا که با هم توافق داریم رو که بحث نمی‌کنیم. اون جا که اختلاف داریم دست به یقه می‌شیم و این توی رواندرمانی مصاحبه‌ی انگیزشی خطا حساب میشه. خب هر جا مقاومت دیدیم ما کار خودمون رو ادامه میدیم، تکنیک‌های مصاحبه انگیزشی سرجاش هست. یعنی ما عدول از تکنیک هامون نمی‌کنیم . میگیم تکنیک‌های ما فراگیره، اصطلاحا جهانشموله، برای هر موقع و هر زمان از درمان ادامه میدیم. شما نمی‌فهمید که چقدر درد دارم! گفتم نمیتونم. خب این چی؟ شما نمی‌فهمید چقدر درد دارم ! گفتم نمیتونم. یعنی یک نوع مقاومته. نمی‌تونم ترک کنم.. مقاومت می‌کنم. اینجا چیه؟ مقابله است. چرا!! میفهمم چقدر درد داری.. دقت میکنی؟ حتی اینم مقابله حساب میشه . اینجا یه سری مثال براتون گذاشتم. یعنی حتی یکی میگه که شما اصلا نمی‌تونی من رو درک کنید.. شما برگردی بگی نه! من تو رو اتفاقا خیلی درک می‌کنم. تو همش داری به من زور میگی! نه نه من بهت زور نمیگم .. تو همش بد من رو میخوای.. نه نه من بد تو رو نمیخوام. اینا هم مقابله حساب می‌شه و بار منفی داره. شما نمی‌فهمید که چقدر درد دارم.. گفتم نمیتونم. چرا می‌فهمم چقدر درد داری. این مقابله حساب میشه و مطروده. از این که حس می‌کنی که ممکن است که من ندونم چقدر درد داری عصبانی هستی… این بهتره… این چی هست؟ تو این تکنیکها.. reflection و reflection درواقع عاطفیست. ببین به جای اینکه مقابله کنید با این جمله که برخورد کردی از همین تکنیک‌های oarsاستفاده می‌کنی. یعنی بیمار داره میگه شما نمی‌فهمید من چقدر درد دارم!! برگردی بگی چرا من می‌فهمم.. این مقابله است. نه تو از کجا می‌دونی من نمی‌فهمم ؟ این مقابله است. ولی reflection مثبت اینه… اوو…فکر می‌کنم احساس می‌کنی من تو رو درک نمی‌کنم و این برات دردناکه. این میشه reflection affective عاطفی .یا میتونی این کارو کنی.. می‌خوای تغییر کنی و ورزش رو شروع کنی و از طرف دیگر درد جدی است. این چیه؟ reflection دو طرفه است. یعنی از یک سو میخوای یه کاری کنی و از یه سو اینه. پس میبینی هر وقت شما مقاومت دیدی از این تکنیک‌ها استفاده می‌کنید. نه اینکه بیای مقابله کنی و اینجا مثال‌هاش رو می‌بینید . reflection به جای مقابله. منتها من اینجا یه دونه دایره‌ی کوچولو گذاشتم، این به درس reflection برمی‌گرده مبحثه reflection . می‌خواهید تغییر کنی و ورزش را شروع کنی و از طرف دیگه درد جدی است. این شد چی؟ reflection دو سویه. که گفتیم خیلی هم خوبه از یه سو میخواهی این کار رو کنی و از یک سو اینه. این ” و ” من برای این گذاشتم. بین جملات تون “ولی” نذارید “و” بذارید . چون “ولی” هم میگن بوی مقاومت میده. لغت but در انگلیسی. میگه که خب تو می‌خوای ترک کنی “اما” دوست نداری.. تو میگی که لازمه کنار بذاری “اما”ارادشو نداری. میگن وقتی “اما” و “ولی” میاری… ادامه دارد..
Document