شماره 5: مصاحبه انگیزشی

پادکست دکتر مکری
بهمن 1394
قسمت چهارم

شماره 5 پادکست دکتر مکری مصاحبه انگیزشی مرداد 1395

پادکست دکتر آذرخش مکری
شماره 5 پادکست دکتر مکری مصاحبه انگیزشی مرداد 1395
Loading
/

متن پادکست

… reflex یا یک رفتار اتوماتیک دارند . که اسمش رو گذاشته the righting reflex right یعنی چی ؟ یعنی درست، یعنی سالم . به معنی راست هم هست . ولی منظور ما در اینجا درست و سالمه و میگه the righting reflex اینه ، مثل اینکه روانشناسا، روانپزشکا، پزشکا ، معلمین و اصولا هرکی روکه میبینی به نوعی با دیگران در تماسه یه اصراری داره تا یه جا کجی دید، تا یه جا مشکل دید ، تا یه جا رفتار نادرست دید سریع بیاد اونو درستش کنه. به این میگه the righting reflex . شما اگر معلم هستی و میبینی بچه قلم رو بد گرفته دستش، زود میای درستش میکنی.. اینجوری بگیرعزیزم.. اگر شما مادری هستی و بچه داره قاشق رو یک جور کج میگیره، نه نه دستت رو اینجوری بگیر..اهان.. باریکلا.. شما حتی حتما به خاطر دارید بستگانتون، عزیزانتون مثلا یه جوری کج نشستید دارید مطالعه میکنید. صاف بشین پسرم ..کمرت درد میگیره ..اهان.. افرین . شما پزشک هستید دارید رد میشید ، می‌بینید بیماری مثلا بد داره داروشو استفاده میکنه یا طرز راه رفتنش درست نیست یا طرز خوابیدنش درست نیست میگه برگرد .. سرتو.. اهان ..برگرد.. اینجوری بخواب.. اهان .. سرتو اینجوری بزار.. اینه پایه سرمت.. اینم سرمت.. درستش میکنید. پس پرستار، روانشناس هر کس دیگه‌ای هست تا یه جا خلاف ، خرابی بیماری، دید زودی می‌خواد بره درستش کنه . به این میگه righting reflex و میگه گرفتاری ما در مصاحبه‌ ی انگیزشی تو قدم اول از righting reflex شروع میشه . یعنی شمایی که روانپزشکی ، شمایی که مشاوری، شمایی که مدد کاری یکی میاد پیش شما داره یه کاری می‌کنه که شما احساس میکنی اشتباهه . میگه اولین اشتباه ضد مصاحبه‌ی انگیزشی از اینجا شروع میشه .. تو میگی ها اون اشتباه ها درستش کن !!نه.. نه. نه.. اونجوری نباید درس بخونیو ها .. ببین این کارو نباید بکنی!! حتی سرایت میده. میگه معلم، مربی اونا هم righting reflex و درست نیست . میگه اولین قدم که شروع pathology ، شروع آسیب هست از این righting reflex شروع میشه و فتنه‌ها زیر سر righting reflex و باید شمای درمانگر حواست باشه، سریع نپری به درست‌کردن امور. DVD راجرز” رو برگردید .. یکی از جملاتش خیلی قشنگ بود ، می‌گفت هر قدر بیشتر جلو میرم، هر قدر تجربه ی کاریم بیشتر میشه ، هر قدر جهان دیگران رو از راه empathy بهتر درک می‌کنم و ناهمخوانی خودم رو کاهش میدم ، عجله و شتاب من برای درست کردن امور، rushing to fix issues کمتر میشه .پس پیام اول اینه از righting reflex پرهیز کنید. هل نشید!! تا یه جا کژی دیدید ، خرابی دیدید ، اشتباه دیدید در قالب درمانگر و مربی اون رو اصلاح نمیکنید، میل ذاتی به درست کردن و اصلاح امور. باید حواستون باشه این impulse خودتون رو کنترل کنید . فردی که اومده پیش شما و میگه من روزی دو گرم تریاک مصرف می‌کنم، سریع نمیپری بگی که هدف ما اینه که اونو دیگه مصرف نکنی !نه! ما مدعی‌العموم نیستیم . یا یکی که می‌بینی یه رفتاری داره که شما واضحا احساس می‌کنی آسیب‌زننده است . شما righting reflex رو باید تو خودتون مهارکنید. البته همه‌ی اینا یه نکته رو دقت کنید ! همه ی اینا یه دونه استثنا دارن. اونم مسئله‌ی خودکشی، قتل و آسیب جدی به خود دیگرانه دیگه.. یکی دیدین میخواد خودشو بکشه ، سریع باید مداخله کنید. ولی یه کسی هست که میگه من زندگی برام خوب نیست، می‌خوام از خانمم جدا شمف شما زودی نمیپری جلو بگی نه ..نه.. نه ..من باید جلوی این قضیه رو بگیرم . هول نشید و righting reflex رو به کارنبرید. خب پس righting reflex رو فهمیدید چیه.. قسمت بعدی میلر” اینجوری فرموله میکنه ، اینجوری مصاحبه انگیزشی رو توضیح میده . میگه : دقت کردین ما یه ambivalence داریم؟ فرد ، مراجع، بیمار از یه جهت میخواد تغییر کنه . مثلا سیگارش رو بزاره کنار، از یه جهت دلش نمی‌خواد تغییر کنه . میگه می‌خوام ادامه بدم.. میگه اشتباه دوم یا فتنه‌ی دوم یا آسیب دوم زمانی شروع میشه که درمانگر مدعی تغییر میشه .. یعنی میاد به نفع این قسمت وارد عمل میشه ، پس اول شد righting reflex ، یکی اومده پیش شما سیگار میکشه داره و داره سرفه میکنه .. شما سریع می‌پرید جلو که هدف اینکه من سیگار این رو متوقف کنم . این میشه righting reflex . قسمت دوم : من مدعی تغییر میشم ، میگم باید بذاری کنار.. سیگار داره بهت آسیب می‌زنه به نفع اینور ترازو وارد عمل میشم . ببین ریتو خراب کرده ،عمرتو کوتاه کرده ، مگه تو بچه نداری ؟مگه تو خانواده نداری؟ حیف نیست تمام جوونیت رو داری با این ماده از بین می‌بری ؟ یعنی من میشم مدعی اینه که باید تغییر کنی. میلر” میگه وقتی شما مدعی تغییر میشید ، دقت می‌کنید!!! پس بیمار مدعی مقاومت میشه. اگه اینجا رو فهمیدی کل مصاحبه انگیزشی رو فهمیدی . یعنی وقتی شما میای اصرار می‌کنی که طرف باید تغییرکنه ، یعنی این میشه سهم من ، پس این میشه سهم بیمار. واضحه؟ یعنی وقتی من شروع می‌کنم مدعی میشم که خب ببین سیگار بهت آسیب زده، باید بذاری کنار چی کنیم .. این میشه طرفدار این طرف ، میگه آخه من چجوری بذارم کنار؟ من بذارم کنار آخه وسوسشو چیکار کنم؟ من بذارم کنار نمی‌تونم بی‌خوابی رو تحمل کنم ؟من بذارم کنار عین چی اشتهام زیاد میشه ؟انقده چاق میشم ؟ من بذارم کنارعصبی میشم به این و اون فحش میدم! و بعد درمانگرحس میکنه عجب مقاومتی داره طرف داره ازش سر می‌زنه . دلیلش اینه که میگه وقتی شما مدعی تغییر میشید ، بیمارم مدعی مقاومت میشه و حالتی رو به خودش می‌گیره که شما بهش میگی مقاومت و انکار . میگی عجب آدم سمجی، من از صبح نشستم دارم براش مشکلات ،مصرف دخانیات رو میگم، اینم هی برای من جواب رو میکنه . هی از تو آستینش یه کارتی در میاره.. نه اگه من این کار کنم اینجوری میشه !پس اینو من چیکار کنم ؟پس اینو من چیکار کنم ؟ پس اینو من چیکار کنم؟ پس قدم دوم یا آسیب دوم در ترویج انسان‌ها به تغییر، ترقیب انسان ها به تغییر اینه که شما نباید مدعی تغییر باشید . من بعضی موقع‌ها من این مثال ساده شده رو میگم خدمت دوستان ! مثلا شما در نظر بگیرید بچه‌ای که نمیخواد درس بخونه . خب اینم یه داستان دیگه اینجوری نیست که بچه‌ها اصلا نخوان درس بخونند. حتی اون بچه‌ی بازیگوشم از یه جهت دوست داره درس بخونه، دوست داره نمره‌ی خوب بگیره ، دوست داره سر کلاس تشویق بشه ولی از این جهتم میگه خب بازیمو چیکار کنم؟ اگه بخوام درس بخونم دیگه نمی‌تونم بازی کنم ، بازیگوشی کنم ، بیرون برم پارک برم، بگردم ، تلویزیون نگاه کنم این دو حالت هست . وقتی مادر میاد مدعی درس خوندن میشه، اون شروع میکنه نق زدن و مقاومت کردن و یه حالتی پیدا میشه که جالبه بعضی مادرها ، والدین میگن . دیگه به این جاشون که میرسه زله میشن ..به بچه میگن مگه برای من درس می‌خونی؟ من برای آینده خودت میگم.. یه جوری نق میزنه، مقاومت می‌کنه انگار من بهش ، به نفع منه انگار مثلا داره برای من درس می‌خونه! برای خودت داری درس می‌خونی! برای اینده خودت داری درس میخونی! این از کجا میاد؟ زمانیه که شما یارکشی می‌کنید و طرف اینور رو می‌گیری . وقتی شما طرف اینو می‌گیری، اونم به ناچار طرف اونور رو میگیره. اینا پیش‌فرض‌های میلر” و نظام انگیزشیست و میگه هرچقدر شما اینجا بیشتر فشار بیاری اون بیشتر مقاومت می‌کنه. هر چی مادر بیشتر از خوبی‌های درس خوندن میگه ، بچه‌ بیشتر از دشواری‌هاش میگه . پس تقابل نادرست و غیر سازنده.. این مدعی تغییره ، اون مدعی مقاومت . اصطلاحی که به کار می‌بره میلر” اینه.. میگه شما وارد کشتی‌گیری میشید . پس برای اینکه ذهنتون راحت‌تر به ذهن بسپارید، میگه wrestling with the client .کشتی گرفتن . کشتی گرفتن چه جوری میشه؟ شما هی باید فن بزنی، تکنیک بزنید .اونم باید حواسش باشه که ضربه فنی نشه ،حواسش باشه در بره ، حواسش باشه مقاومت کنه و در واقع شما میگی عجب انکاری می‌کنه ،عجب این سمجه .. من هر چی میگم این همش یه چیز دیگه رو میکنه. آره برای اینکه شما سیستمت تبدیل به کشتی‌گیری شده . پس میگه باید از کشتی گرفتن اجتناب کنیم . یعنی باید چیکار کنیم ؟یعنی اینو میگه .. میگه اون ambivalence باید در خود بیمار شکل بگیره ، نه بین بیمار و درمانگر . می‌گیرید چی میگم؟ یعنی خود بیمار باید با خودش کلنجار بره که این کار رو بکنم یا نکنم؟ نه اینی که من مدعی تغییر بشم، اون با من کلنجار بره میگیرین؟ یعنی وقتی شما مدعی تغییر میشی ، خط کلنجار ، خط جدال ، خط مجادله… ادامه دارد…
Document